مقالات   
 

 پیچ و تاب اسلیمی ها تا کرانه های آسمان

احسان رنجبر...

ارسال کننده: یاشار مهدی زاده
تاریخ ارسال: چهارشنبه 27 شهریور 1392
پیچ و تاب اسلیمی ها تا کرانه های آسمان
احسان رنجبر

در نقد معماری ایران اسلامی یا به تعبیری دیگر معماری دوران اسلامی ایران، می توان چنین انگاشت که ایران سرزمینی است با سابقه ای کهن در تمدن و معماری که آثار به دست آمده از 8500 سال پیش، شاهدی براین مدعاست. این معماری در دوره قبل از اسلام به طور بارز در دو شیوه پارسی و پارتی بروز کرده است. آنچه باید همواره فراروی خود قرار دهیم، این است که معماری ایران کهن هرچند به صورت متعالی به خلق صورت پرداخته...


نزدیک به 1400 سال از ورود اسلام به ایران می گذرد و اسلام از جوانب مختلف بر این سرزمین کهن تاثیر گذاشته است. هنر و معماری هر سرزمین نیز به دنبال تغییرات موجود در آن سرزمین به تناسب تغییر خواهد کرد. به دنبال نگاه به معماری ایران در قبل و بعد از ورود اسلام و تاثیر و تاثر این دو بر یکدیگر، بازشناخت معماری اسلامی ایران و معماری ایران اسلامی زوایا و گوشه های این تاثیر و تاثرها را بهتر نمایان می کند.

در رویارویی با این مطلب ما با دو حقیقت ثابت مواجه هستیم: 1 - معماری ایران 2 - معماری اسلامی
در نقد معماری ایران اسلامی یا به تعبیری دیگر معماری دوران اسلامی ایران، می توان چنین انگاشت که ایران سرزمینی است با سابقه ای کهن در تمدن و معماری که آثار به دست آمده از 8500 سال پیش، شاهدی براین مدعاست. این معماری در دوره قبل از اسلام به طور بارز در دو شیوه پارسی و پارتی بروز کرده است. آنچه باید همواره فراروی خود قرار دهیم، این است که معماری ایران کهن هرچند به صورت متعالی به خلق صورت پرداخته اما هیچگاه خالی از معنا نبوده است و همواره اصول معماری ایرانی که دکتر پیرنیا (1) مطرح کرده، در بستر معماری ایران جریان داشته است.

مطلب مهم ،پیوند اعتقادات مردم ایران زمین با آثار معماری بوده که منجر به ایجاد آثاری مقدس و پاک شده است. از ایجاد تخت جمشید بر صفه ای که از زمین خاکی فاصله داشت و ستون های آن در رسیدن به آسمان پاک، بیشترین تلاش در فاصله گرفتن از زمین را داشته اند تا ایجاد چهارطاقی های ساسانی که دو عامل انسانی و زمین را در پایین قرار داده و عامل سوم یعنی آتش را که عنصری مقدس است، در نقطه عطف خود یعنی محور گنبد قرار داده، همواره پیوند ناگسستنی مذهب و بنا، به طور کامل نمایان است و همین عامل موضوعی با عنوان کمال گرایی در معماری ایران را به عرصه می گذارد.

در این زمینه دکتر صارمی در کتاب ارزش های پایدار در معماری ایران می نویسد: اتاق، یکی از هسته های اولیه معماری ایران است. در فرآیند کمال، اتاق به چهارطاقی بدل می شود. اساس چهارطاقی مربع است که به دایره تبدیل می شود و تبدیل به دایره معمولا به وسیله مثلث صورت می گیرد.

نادر اردلان و لاله بختیار نیز در کتاب حس وحدت می نویسند: موضوع اصلی در معماری ایران تبدیل مربع به دایره از راه کاربرد مثلث است. مربع، نماینده و مظهر زمین خاکی و نشان دهنده کمیت هاست و در مقابل ،دایره مظهری از آسمان و نشان دهنده کیفیت هاست.

در بطن چهارطاقی عنصر چلیپا دیده می شود که معرب آن صلیب است. ایرانیان از هزاران سال پیش نشان چلیپا را که نشان آفتاب جهان تاب و روشن ترین مظهر توانایی خداوندگار است، ارج می نهادند. به طور کلی کاربرد چهار گل، چهار پر و ... پیشینه ای دیرینه دارد.

حال سرزمینی با یک معماری کهن و متعالی را در نظر بگیرید با دین پیامبری به نام زرتشت که در معرض حمله اقوام بیابانگردی به نام اعراب قرار گرفته است، ولی این اقوام بیابانگرد پیامی به نام اسلام را با خود به همراه آورده اند. مردم ایران به طور ذاتی و باتوجه به شرایط اجتماعی آن روز ساسانیان، اسلام را می پذیرند و اسلام به عنوان یک کیش جدید در سرزمین ایران ریشه می دواند. آنچه بعد از اسلام در معماری ایران رخ می دهد، در واقع ادامه ای است از همان معماری قبل از اسلام. اما تاثیر اسلام چیست؟

به مثال چهارطاقی برمی گردیم. گنبد، فرم کمال یافته چهارطاقی است که هر معماری آرزوی برپا داشتن آن را داشته است. به نوعی می توان گفت گنبد در آمیزش با عقاید اسلامی به نهایت کمال خود می رسد. در ایران بعد از اسلام، فرم های ایرانی، فنون سازه ای ایرانی و استفاده از آرایه های ایرانی قبل از اسلام بخوبی پدیدار است. به عنوان مثال عنصر چهار به صورت تکرار کلمات مقدس به صورت چهارگانه به کار می رود. این فرم ها، آرایه ها و فنون در معماری ایران بعد از اسلام به تکامل می رسند و آنچه به عنوان نیارش در بناهای ایرانی مطرح است، نمودی از این واقعیت است. خلق بسیاری از مساجد برپایه چهارطاقی مانند مساجد جامع یزد، ایزدخواست و ... یا بر اساس ایوان مانند مسجد جامع نیریز، این مطلب را کاملا نمایان می سازد. پس در کوتاه سخن می توان گفت که آنچه به عنوان معماری دوران اسلامی ایران خوانده می شود: گوهری است گرانبها به نام معماری ایران که در بستر اسلام به حد کمال و تعالی خود سیر می کند.
و اما معماری اسلامی ایران ...

از این رهگذر آنچه پیش روی ماست، این است که آیا اسلام معماری خاصی دارد؟ و یا نه اسلام فراتر از آن است که معماری خاص ارائه دهد. آنچه تاریخ بازگو می کند حکایت از آن دارد که پیامبر اسلام بعد از ورود به مدینه، اولین بنایی که در مرکز حکومت خود برپا می کند، بنایی است به نام مسجد مدینه . حیاطی است نسبتا بزرگ با چهار دیوار اطراف آن،یک فضای سرپوشیده با پوست حیوانات و چند ستون چوبی، چند اتاق در یک طرف، چند سکو و تعدادی در. شاید تاکنون کمتر به این بنای به ظاهر ساده پرداخته اند. همگان می دانند این بنا محلی بوده برای ادای فریضه ای به نام نماز، اما کمی بیشتر که بنگریم، می بینیم این بنا نه تنها محل عبادت مسلمانان است، بلکه محل تجمع مسلمانان در تصمیم گیری های حکومتی، محل استقرار عده ای از مسلمانان و خانه پیامبر است.

در واقع پیامبر اسلام با خلق این بنا یک فضای جدید ایجاد می کند. یک فضای چند عملکردی که در عین سادگی تمامی اصول سادگی، صمیمیت و ... را در بردارد و بی دلیل نیست که برخلاف مسیحیت نوظهور که پس از بیرون آمدن از زیر خاک، فرم با سیلیکاهای رومی را برای کلیسای خود برمی گزیند.(2) مسلمانان با علاقه ای که به پیامبر خود دارند، همان مسجد ساده را به عنوان سمبلی از مسلمانان نخستین که اسلام را پرورش داده اند، برمی گزینند. نمود این مطلب را در سرزمین های اسلامی کاملا می توان دید: در ایران، اولین مسجد بعد از اسلام، مسجد جامع فهرج در یزد (حدود 50 هجری) و مسجد جامع دمشق در سوریه (96-88 هجری) و ... است.
حال اسلام با این الگو و یکسری باورها به سرزمینی با معماری کهن به نام ایران پای می گذارد. مسجد جامع فهرج را نخستین مسلمانانی که به سرزمین یزد پا گذاشته اند، با نگاهی که به مسجد پیامبر داشته اند، با چیره دستی یک معمار ایرانی برپا داشته اند، چراکه هنوز آرایه های ساسانی در این مسجد دیده می شود.
مطلبی که ایران را از سایر سرزمین های اسلامی متمایز می کند، این است که اسلام بخوبی و با یک پیوند نمادین با معماری ایران درمی آمیزد و به نوعی اسلام و معماری ایران درجهت یک کمال گرایی دوجانبه حرکت می کنند. معمار ایرانی بعد از اسلام دو نگرش رادر ذهن دارد:

الف- میراث معماری کهن ایران، ب- تعالیم اسلام که به نوعی در همه ابعاد زندگی متجلی می شود. یکی از خلاقیت های معمار ایرانی این است که این دو را بخوبی با هم ترکیب می کند. فنون و سنن ایرانی را به یاد دارد، ولی همواره آنچه اسلام بیان می دارد، به صورت حقیقتی زیبا در دل او رخنه کرده و افق های تازه ای در دید او ایجاد کرده است، همچون حرکت از کثرت به وحدت، تصویر بهشت و ... . به صورت دیگر می توان گفت اسلام معماری ایران را چندبنیانی می کند. یک اثر چند بنیانی دارای دو دسته ارزش است؛ یک دسته ارزش های ذاتی اثر است که هنگام تولد با خود آورده و دیگری دسته ارزش هایی است که طی سده ها با ارزش های اولیه ممزوج شده است. این مطلب را در مسجد شیخ لطف الله اصفهان در نظر بگیرید: رعایت تناسبات در داخل گنبد، مقیاس مطبوع در خارج از گنبد، حل استادانه چرخش از میدان به طرف داخل مسجد و ... ارزش های ذاتی اثر هستند. ارزش های ویژه دیگری که این اثر را چندبنیانی می کند، سمبولیسم و نمادگرایی موجود در مسجد است، چه به صورت فرم ها و چه به صورت نقش ها.

از زاویه نظام معنا که بنگریم تاثیری که اسلام بر ایران می گذارد در واقع تزریق یک روح و حس درونی جدید به بنای ایرانی است که معمار ایرانی که درونش با اسلام ممزوج شده است، با به کارگیری یکسری مفاهیم اسلامی همچون بازگشت به اصل کثرت به وحدت و ... و به کارگیری یکسری آرایه های نمادین، چنین فضایی را خلق کرده است و به جرات می توان گفت که معمار ایرانی - اسلامی در هنگام خلق بناهای اینچنین همواره یک حقیقت با عنوان مبدا آفرینش را با خود به همراه داشته است و این رمزپردازی در بناهای اسلامی همان چیزی است که معماری اسلامی ایران نامیده می شود؛ ترکیب روح اسلام با یک معماری دیرینه.
پینوشت ها:
۱
- دکتر پیرنیا، اصول معماری ایرانی را مردم وارگی، پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی، نیارش و درونگرایی می داند. کتاب سبک شناسی معماری ایران، تدوین دکتر غلامحسین معماریان
۲ - مسیحیان نخستین در دوران پیگرد که تحت تعقیب رومیان بوده اند، در دخمه های زیرزمینی به نام کاتاکوم به عبادت می پرداخته اند.
 
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 09:57 شنبه 30 شهریور 1392
0
 مائده علیشاهی
ممنون از شما