دیدگاه   
 
تایپوگرافی های زیبا 08:08 دوشنبه 7 مرداد 1392
1
 رضا مهیاری
رضا مهیاری سلام آقای جعفری

بر اساس قانون سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران مهندسان پایه یک که 18 سال از فارغ التحصیلی آنان گذشته باشد به عنوان پایه ارشد شناخته می شوند.

خودم یک ماهه متوجه شدم
دیـدنی‌ های استـان کـردستان؛ نگیـن دلفریـب ایـران 14:01 شنبه 5 مرداد 1392
0
 رضا مهیاری
رضا مهیاری خودم هم دیگه نمیتونم تصاویر رو ببینم :(
عجیب ترین سنگ روی زمین 09:57 شنبه 5 مرداد 1392
1
 رضا مهیاری
رضا مهیاری قدرت خدا
تیم فوتبال 16:06 آدینه 4 مرداد 1392
0
 رضا مهیاری
رضا مهیاری نه داداش چه ایرادی داره
هفت خوان تا اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی 15:53 آدینه 4 مرداد 1392
1
 رضا مهیاری
رضا مهیاری در ابتدا از آقای مهندس پور اسدی بابت حس مسئولیت و تماسی که با شما گرفته شد تشکر میکنم.
اما این تماس حاوی نکاتی بوده که بهتره بهش توجه بشه

با حفظ شان و احترام آقای پور اسدی از ایشان میپرسم که اگه دستورالعملی صادر شده که منطقی نیست توضیح بفرمایید که چه اقداماتی در جهت مقابله با این دستورالعمل کرده اند و چه نتیجه ای گرفتند. چرا توپ رو توی زمین دیگران میندازید؟ اگر هم کاری از دستتون بر نیومده استعفا و اعلام عدم توانایی حل مشکل که دیگه منطقیه. بالاخره یا نمیتونید یا نمیذارند که در هر دوصورت خواهش میکنم این مقام رو رها کنید بذارید دیگران انجامش بدن. "از عهده سازمان خارج است" از اون جوابهایی است که همون کارمند خانم تحویل داده. بالاخره اون دستورالعمل قانونی هست یا نیست؟ دیگه معما که حل نمیکنید.

در قرارداد ترکمانچای قید شده بود که ما بخشی از سرزمینهارو واگذار کنیم سالی چند کرور خراج بدیم و چه و چه در عوض روسیه تعهد کرده بود که در مواقع جنگ "در حد توان به ایران کمک کنه". حالا کی باید این حد توان رو محاسبه کنه خدا میدونه. آقای اسدی اینکه فرمودید پس از دریافت نتایج نهایت تلاش و همکاری را خواهید کرد خیلی منو یاد قرارداد ترکمانچای میندازه. اگه واقعا این بخش دست شماست بفرمایید بعد از اعلام نتایج 15 روزه پروانه صادر میکنیم. بخدا هیچوقت نخواهید گفت. پس وعده سر خرمن ندید. نهایت تلاش و همکاری شما هم بماند برای خودتان.
راستی آقای مهندس پوراسدی نفرمودید با اون خانم که اینطور گستاخانه با همکار ما برخورد کردند چه کردید؟ بینی و بین الله یه تذکر خشک و خالی توام با مهربونی هم مارو قانع میکنه. شاید هم بخاطر ماه مبارک و روزه دار بودن ایشون محول کردید به بعد از ماه رمضان !!!!!!!!!!!!!!

آقای شجاعی از شما خواهش میکنم که به این تماس به هیچ عنوان اکتفا نکنید. پیگیر باشید و از حق خودتون محکم دفاع کنید. من توی تهران بدتر از این موارد رو داشتم. بخاطر تغییر یک قانون یک سال و نیم ارتقای من از دو به یک معلق موند ولی خدارو شاهد میگیرم چنان به پر و پای همشون پیچیدم که تعدادی از کارمندان سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران هنوز منو به اسم و سماجت میشناسند. مسئول برگزاری دوره کلاسهای ارتقا رو از محل کارش اختصاصی کشوندم سازمان و همراه با کارمند سازمان چنان توی تنگنا گذاشتم که دیگه یادش نره برخورد با یه مهندس شرایط داره. پروانه من هم خارج از نوبت صادر و دودستی تقدیمم شد.
هفت خوان تا اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی 10:05 چهارشنبه 2 مرداد 1392
3
 رضا مهیاری
رضا مهیاری آقای شبستانی چرا باید پروانه از دستش بره؟ از کی و از چی باید ترسید؟
هفت خوان تا اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی 08:40 سه شنبه 1 مرداد 1392
4
 رضا مهیاری
رضا مهیاری آقای شجاعی عزیز صبر و تحمل شما در برخورد با این خانم خوبه ولی ستودنی نیست

پاشنه رو میکشیدی چشمهارو می بستی اون روی مهندسی عمران رو نشونش می دادی :)
هفت خوان تا اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی 00:14 پنجشنبه 3 مرداد 1392
2
 رضا مهیاری
رضا مهیاری از همین الان نامزدی خودم رو برای دوره بعدی انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران اعلام میکنم. من یکبار نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شدم. با اینحال هیچوقت سعی نکردم و حتی فکر هم نکردم که برم عضو هیئت مدیره سازمان بشم چون معتقد بودم و هستم که بهتر از من بسیار زیادند ولی متاسفانه کسانی رو توی هیئت مدیره سازمان دیدم و جلسه حضوری هم باهاشون داشتم که فقط میتونم بگم افسوس و صد افسوس. طرف توی جمله بندی های یومیه خودش هم مونده. یکی از همین آقایون در جلسه ای داشت راجع به موضوعی صحبت میکرد خدارو شاهد میگیرم که هنوز فرق مزایده و مناقصه رو نمیدونست و به کرات از کلمه مزایده بجای مناقصه استفاده میکرد. انقدر هی گفت "من" "من" "من" که تحمل جلسه برام به شدت سخت شده بود. خدا به خیر کنه
هفت خوان تا اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی 00:08 پنجشنبه 3 مرداد 1392
1
 رضا مهیاری
رضا مهیاری حمیدرضای عزیز منظورم داد و فریاد نبود. چون وقتی داد و فریاد کنی به بی منطقی محکوم میشی ولی باید انقدر سماجت کنی و موی دماغ طرف بشی و البته کمی هم تن صدارو قلدر مآبانه تحویل طرف بدی که بفهمه با جملات "بیشتر وقت مارو نگیر" "برو پیش فلانی" "به ما مربوط نمیشه" و از این دست حرفهای صدتا یه غاز سعی نکنه شمارو دست به سر کنه. باید از لحظه ای که احساس میکنی میخوان بفرستن دنبال نخود سیاه تصمیم قطعی بگیری که باقیمانده روز رو همونجا بمونی و جا نزنی. باور کن نتیجه خوبی میگیری. متاسفانه ادارات مملکت ما اینجوریه و بازم متاسفم که محبورم چنین توصیه ها و تجربه های جهان سومی تحویل بدم
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30