مسعود احمدنژاد من نتونستم سایت رو باز کنم.

مسعود احمدنژاد " و یجعلون اصابعهم فی آذانهم، حذر الموت"
این آدمیزاد به چه چیزهای سستی دلش رو خوش کرده.

مسعود احمدنژاد حرفی برای گفتن نمی مونه
مهندس مهیاری عزیز، بسیار ممنون

مسعود احمدنژاد میشه یک بوق بزنم، " تورو خدا"

مسعود احمدنژاد البته مطئناً این همه عکسهای دانشگاه نبود ولی کاش توی معماری و دکوراسیونش هم از هنر استفاده می کردن، آخه ظاهرش خیلی بیشتر شبیه مکانهای صنعتی میمونه
البته با عرض معذرت از خانم مهندس امانی

مسعود احمدنژاد خبلب بیشتر از قبل اینجور مطالب رو میخونیم و بهش احسنت میگیم ولی کمتر خودمون رو تغییر میدیم
ممنون مهندس

مسعود احمدنژاد خیلی بامزه بود. نظر خانم مهندس ذاکری رو قبول دارم.

مسعود احمدنژاد جناب مهندس مرادی، یاد آوری 1 خیلی به جا بود.

مسعود احمدنژاد مهندس ناظمی و ابراهیمی عزیز. متأسفانه این هوو ترمز بریده بود و دلیل عدم انحراف اون توسط راننده هم این بود که اگر به محل فیلمبرداری دقت کنید متوجه میشید که دوربین دقیقاً از بالای باجه های عوارضی صحنه رو گرفته. یعنی جایی که هوو وارد کادر میشه دقیقاً از بین باجه های عوارضی گدشته. پس نمیتونسته مسیرش رو عوض کنه. راننده فقط تونسته با اون سرعت به باجه ها نرنه و اگر راننده اتوبوس با بی دقتی اتوبوس رو اونجا رها نمیکرد شاید این اتفاق نمی افتاد. دلیل سرعت بالای هوو هم سراشیبی تندی هست که دقیقاً قبل از رسیدن به این عوارضی وجود داره و به دلیل ترمز بریدن.

مسعود احمدنژاد به نطر من این ها همه رویاهای کودکی انسانهاست که وقتی بزرگ و توانا می شن در صدد بر میان که به اون جامه عمل بپوشونن و چه زیبا هم این کار رو میکنن.
ممنون مهندس. رویایی بود