یحیی بهمنی مهندس افتخاری گل، به امید آن روز...

اما در مورد آرزو و جوانان و ... حکایتی به ذهنم رسید:


صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود
با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "
و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!
فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود
"هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت
پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود
"اوکی امروز دم اسبی میبندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد !
روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!!
فریاد زد
ایول!!!!
امروز درد سر مو درست کردن ندارم! > >

واقعیت ثابته، اما نحوه احساس اون واقعیت در دست ماست!
هر کسی داره با زندگیش میجنگه، پس اگر کاری از دستمون بر میاد برای بهتر شدن اوضاع انجام بدیم و اگر بر نمیاد، ساده و امیدوار و مثبت اندیش و شاد زندگی کنیم!

یحیی بهمنی سلامی مجدد و گرم خدمت دوست مهربان، جناب افتخاری عزیز.
شرمنده از اینکه تماستون رو متوجه نشدم. البته شارژر تلفن همراهم دچار مشکل شده بود و تلفنم اکثرا شارژ نمی‌شد و تا میخواستم جواب بدم، خاموش می‌شد.
شلوغی شهر خوبتان هم جزء مزه سفر بود و امیدوارم برای هم‌شهری‌هاتون پربرکت بوده‌باشه.

در مورد اتومبیل هم، دوو سیلو مدل 1380 که به نسبت قیمتش، ماشین معرکه‌ایه. اگه تنظیم باشه، و انژکتوراش مشکلی نداشته باشه، مصرف تو جاده‌ش زیر 5 و درون شهرش حدود 6/6 هست. ببخشین دیگه، وسع ما به بیشتر از این نمی‌رسه! البته فعلا به بیشتر از این هم نیازی ندارم و به‌لطف حق از سرمون هم زیادتره!

یحیی بهمنی ضمنا با نظر جناب حقی هم موافقم. البته این گونه مرام‌ها، معمولا انگشت‌شمارن حتی توی ژاپن و به خاطر همین، درصورت یافت، رسانه‌ای میشن...
و البته مطمئنم تو ایران خودمون هم هستن چنین آدم‌هایی؛ اما یا خودشون دوست ندارن تو بوق و کرنا برن، یا دیگران دوست ندارن و یا ... البته گذر زمان خیلی‌ها را خواهد شناساند....

یحیی بهمنی جناب افتخاری عزیز؛
فقط میدونم الان یک نفر دیگه رئیسه. اما ایشون کجان رو نمیدونم.اما امیدوارم هرکجا هستن موفق باشن و خط مشیشون رو تغییر نداده باشن...

یحیی بهمنی آقای مهندس افتخاری عزیز؛ ضمن علیک سلامی گرم و صمیمانه:
1) بروی چشم. در روزنوشت مربوطه عرض خواهم کرد.
2) 21 یعنی شاهکاره!!

یحیی بهمنی بعید میدونم دود اگزوز مستقیما داخل باکس رفته باشه. احتمالا به شیوه رادیاتور داخل باکس رو گرم میکنه... امیدوارم!! :)

یحیی بهمنی قاعدتا 21!

یحیی بهمنی ممنون.
حدود سه-چهار سال پیش، مدیرعامل مخابرات خراسان رو دیدم که میزکارش در سالن تردد کارمندا قرار داشت! باورم نمی‌شد، اما ظاهرا حقیقت داشت...

یحیی بهمنی متشکر از اطلاع‌رسانیتون.

یحیی بهمنی سلام به همه دوستان و تشکر مجدد از همفکری و نظراتی که ارائه دادین.
اینم گزارش سفری که جای همه‌تون خالی بود و بارها یادتون بودم:

گردش 8 استان در 8 روز:
مسیری که انتخاب کردم:
مشهد، فردوس، طبس، یزد، شیراز، بوشهر، یاسوج، سی‌سخت، بروجن، شهرکرد، اصفهان، دلیجان، قم، تهران

روز اول (26 اسفند 90): مشهد، فردوس(خواب)،
روز دوم: طبس، یزد(خواب)،
روز سوم: شیراز(خواب)،
روز چهارم: بوشهر(خواب)،
روز پنجم: یاسوج(خواب)،
روز ششم: سی‌سخت، میشان (خواب)
روز هفتم: بروجن، شهرکرد، اصفهان(خواب)،
روز هشتم(4 فروردین 91): دلیجان، قم(خواب)،


و نهایتا برگشت بدون توقف از مسیر: گرمسار، سمنان، شاهرود، سبزوار، مشهد

خیلی خوش گذشت و سفری خاطره‌انگیز و به‌یاد موندنی بود. خصوصا استان چهارمحال و بختیاری، جای یک سفر جداگانه د ر اواخر اردیبهشت رو داره. به گمونم این استان، در اواخر اردیبهشت، جلوه‌ای از بهشت باشه! پیشنهاد میکنم اونایی که نزدیکشن و نرفتن، حتما برن: جاده‌های یاسوج،سی‌سخت و ...: جاده‌هایی زیباتر از جاده چالوس، با 12 تونل کوتاه و بلند و آبشارها، دریاچه، رودخانه‌های زیبا، استخرهای پرورش ماهی و دشت‌هایی گسترده، همگی بر فراز کوه‌های دنا! باور نکردنی بود!

خدا رو شکر، شرایط هم به شدت با ما جور بود. نه گرفتار سرما شدیم، نه ترافیک و نه شلوغی (تقریبا سرما و شلوغی با فاصله دو روز پشت سر ما در حرکت بود!). البته غیر از اصفهان، که غیر از شلوغی شدیدش، ترافیک محبت یکی از همسایتی‌ها، مارو از پا درآورد! بله در اصفهان، به زیارت جناب م افتخاری عزیز مفتخر شدیم و حسابی تو زحمت انداختیمشون که به در همین‌جا از ایشون سپاسگزاری میکنم. امیدوارم تشریف بیارن مشهد، شاید بتونم کمی جبران کنم...

دو ماشین بودیم که کلا 4200 کیلومتر رانندگی کردیم و متوسط روزانه 5 ساعت. صبح تا عصر میگشتیم، عصر به سمت مقصد بعدی راه‌می‌افتادیم و شب رو در مدارس مقصد، اتراق میکردیم.
اتومبیل ما حدود 200 لیتر بنزین اونم از نوع صد تومنیش سوزوند که هنوز سه و نیم لیتر دیگه از سهمیه صد تومنی برام باقی‌مونده.

راستی، هلال احمر، آموزش‌پرورش و نیروی انتظامی، تو این ایام، سنگ تموم گذاشته بودن. واقعا و از صمیم دل و از قول خودم و خانواده‌ام، از تمام زحمتکشانی که ایام تعطیلات رو در خدمت رفاه و آسایش مسافران نوروزی بودن، تشکر میکنم و بهشون خداقوت میگم. خصوصا جمعیت جوانان هلال احمر که 24 ساعته، در تمامی شهرهای بزرگ و کوچک، بدون هیچ ادعایی، با برخوردی باز، شاد و مهربان، صبورانه به راهنمایی و حل مشکلات و پرسش‌های مسافرین مشغول بودند. اجرشان با پروردگار.

بیشتر از این سر دوستان رو بدرد نمیارم و مجددا آرزوی اوقاتی خوش برای همه شما عزیزان دارم.

اگر کسی خواست چنین مسیری رو بره و از دست من کمکی بر میومد، در خدمتم...

یا علی،
هماره شاد و پیروز و سربلند باشید...