اخبار   
 

 معماریان: در معماری‌ شهرهایمان هیچ رشدی نداشته‌ایم

استاد دانشگاه علم وصنعت معتقد است ما هنوز نتوانسته‌ایم معماری گذشته‌مان را در قالب یک شهرک نمایشی به صحنه بکشیم تا بدین وسیله نقاط قوت وضعف گذشتگان را ببینیم و از تجربیات‌شان در مسیرآموزش معماری کنونی بهره ببریم...

به گزارش خبرگزاری مهر، غلامحسین معماریان استاد دانشگاه علم وصنعت ماندگاری معماری گذشتگان را شرط موفقیت معماری آینده دانست و اظهار کرد: ما باید با ماندگاری معماری گذشته‌مان آینده معماری را طراحی کنیم، در این مسیر ما به علم و باور اهداف سند نیاز داریم تا بدین وسیله در این مسیر ابتدا عیوب معماریمان را پیدا کنیم و با شناخت آنها در جهت برطرف کردن نواقص‌مان گام برداریم، مسیری که بسیاری از کشورهایی که دارای معماری شاخص هستند رفته‌اند در حالی که ما هنوز نتوانستیم حتی معماری گذشته‌مان را در قالب شهرکی نمایشی به صحنه بکشیم تا نقاط قوت و ضعف گذشتگان را ببینیم و از تجربیاتشان در مسیر آموزش معماری کنونی بهره ببریم.
وی در ادامه با نگاهی به معماری گذشته، مرز میان معماری ایرانی و معاصر را در ورود معماری غربی دانست و ادامه داد: معماری گذشته از صدر پهلوی آغاز شد بعد ازآن طی یکی دو ده پیوند معماری ما با گذشته وجود داشت ولی پس از آن این پیوند کاملا قطع شد، اینگونه است آنچه ما می‌گوییم معماری گذشته مربوط به آن تاریخی می شود که در آن معماری وارداتی وجود نداشت، مرز میان گذشته و معاصر ما زمانی شروع شد که معماری غرب وارد این کشور شد، ابتدا به صورت اندیشه در میان افکار معماران رسوخ کرد و در گام بعد به صورت فرم‌های تقلیدی معماری ما را تحت تاثیر قرار داد.
معماریان همچنین ابراز کرد: اندیشه معماری غرب را برخی از معماران تحصیلکرده در خارج یا معماران خارجی که در ایران کار می کردند رواج دادند و از سوی دیگرمعماران تحصیلکرده با امر کپی در معماری و تقلید از آنچه شنیده یا دیده اند تاثیر بسزایی در سرنوشت معماری ما گذاشتند و اینگونه بود که معماری وارداتی به ایران راه یافت. آنچه را که قبل از ورود معماری وارداتی در کشور ما وجود داشت معروف به معماری ایرانی است که در تعریف آن می توان گفت؛ معماری که زاییده اندیشه و فرهنگ جامعه ایرانی است و در همین جامعه شکل گرفته، تکامل یافته و به یک قالب مشخص رسیده و دائم تکرار شده است.
این استاد دانشگاه درباره معماری ایرانی توضیح داد: معماری ایرانی که از زمان هخامنشیان آغاز شد سه هزار سال قدمت دارد و زاییده نیازهای جامعه بوده است البته نباید فراموش کرد که هخامنشیان نیز معماری دیگر ملل را وارد می کردند، مثل معماری یونان، معماری بابل ، معماری مصر، ولی آنچه که خروجی پیدا می کرد دیگر نمی توانستید نامش را معماری یونانی بگذارید چرا که با ترکیب فرهنگ ایرانی با معماری دیگر ملل، نیازهای مردم مد نظر گرفته می شد و اینگونه بود که معماری ایرانی خلق شد.
این استاد دانشگاه در ادامه جریانات کنونی معماری در جامعه ایرانی را "داستان معماری آشوب" نامید و دلیل این ناهمگونی را در آموزش عنوان و ابراز کرد: امروز مبانی معماری متفاوت از زمان گذشته است، داستان معماری ما یک داستان آشوب است، به طوری که امروزه شهرداری‌ها نیز نمی‌توانند با ارئه ضوابطی علمی بدنه یک کوچه را با شمایلی هماهنگ شده طراحی کنند، یکی از دلایل این کاستی در آموزش ما است، زمانی که در دانشکده‌ها اساتید از دانشجوهای خود طرح هایی متفاوت می خواهند و اگر در کلاسی چهار طرح شبیهه به یکدیگر ارائه شود استاد قبول ندارد این ناهماهنگی شکل می گیرد واینچنین اولین بذرهای آشوب در معماری توسط نظام آموزشی پاشیده می شود چرا که همین دانشجویان در آینده طرح هایی ارائه می دهند که هیچ شباهتی به یکدیگر ندارد.
معماریان یکی از دلایل مهم در رکود معماری جامعه ایرانی را تعریف اشتباه از خلاقیت دانست وافزود: از نظر من مبحث خلاقیت که از نظر بسیاری از اساتید در کشور ما دچار بحران است عامل اساسی رکود در معماری ما شده است، وقتی خلاقیت در تعریف آموزش ما یعنی متفاوت بودن، معماری ما به سمت تشویش خواهد رفت، آشوبی که امروزه دامنگیر معماری ما شده است همین تشویش در معماری است.
وی در ادامه گفت: خلاقیت باید در امتداد مبانی فکری تایید شده جامعه باشد تا بتواند سبب رشد شود، به طور کل می توان گفت جامعه معماران ما امروز به هیچ چیز اعتقاد ندارند و در این بی اعتقادی دست به خلاقیت می زنند. باید بگویم مشکل اصلی ما در معماری ، آموزش معماری است ما باید در مبحث آموزش مبانی فکری با رشد معماری جهانی مطابقت داشته باشیم تا بتوانیم مسیر معماری جامعه امان را هدایت کنیم. در یک دوره معماری ما تحت آموزش فرانسوی‌ها بود بعد ایتالیای‌ها بعد آلمان‌ها و امروز می‌خواهیم مبانی‌ای داشته باشیم برای جامعه خودمان در صورتی که آموزش معماری ما از دیگر ملل بوده است، بدون آنکه بر روی آنها فکر کنیم و آنها را برای جامعه خودمان طراحی کنیم.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: ما طی سی سال در معماری شهرهایمان هیچ رشدی نداشته ایم حتی در عرض این سی سال معماری شهرهایمان را نابود کردیم ومعماری خانه هایمان را از محل های مسکونی به قفس هایی تبدیل کردیم که بیشتر می توان نام خوابگاه را بر آنها نهاد، حتی پارک‌های تعریف شده برای شهرهایمان نیز قابلیت پارک شدن را ندارند.
وی در آخر افزود:از نظر من تغییر اساسی باید از آموزش آغاز شود و اندیشه حاکم بر جامعه معماران و شهرسازان تغییر کند یعنی آن منبعی که معمار یا شهرساز از آن تغذیه می کند تا طرحی را به مرحله اجرا برساند باید در مسیر مبانی کلی معماری جامعه ایرانی قرار گیرد، از سوی دیگر نشناختن معماری اسلامی از سوی مسئولین نقطه ضعف بزرگی است که باید به آن اشاره کرد چرا که با شناخت معماری گذشتگان‌مان و ارزش گذاشتن بر آثار باقی مانده از آنها می‌توانیم معماریمان را بنا نهیم، باید این معماری را شناخت و برای تحقیقاتش ارزش قائل شد.
  منبع : خبرگزاری مهر
  13:09   شنبه 22 مرداد 1390  
 نظرات    
 
نازنین بهشتی 15:53 شنبه 22 مرداد 1390
8
 نازنین بهشتی

"مشکل اصلی ما در معماری ، آموزش معماری است ما باید در مبحث آموزش مبانی فکری با رشد معماری جهانی مطابقت داشته باشیم تا بتوانیم مسیر معماری جامعه امان را هدایت کنیم"

"در عرض این سی سال معماری شهرهامان را نابود کردیم ومعماری خانه هایمان را از محل های مسکونی به قفس هایی تبدیل کردیم که بیشتر می توان نام خوابگاه را بر آنها نهاد"

واقعا باید اینا نظرها رو روی برگ زر نوشت
اما کو گوش شنوا؟