نام مقاله : نسبت میان پرسش و آموزش معماری پدیدآورنده : ویدا نوروز برازجانی انتشاریافته در : فصلنامهی «هنرسو» (شمارهی ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۸) شمار صفحهها : ۱۴ فرمت : PDF اندازهی فایل : ۲۳۵ کیلوبایت چکیده : آموزش معماری همیشه و هماکنون ـ اگرچه به گونهای نارَس ـ تلاشی در راستای برآوردن نیاز اصیل انسانی، یعنی حضور داشتن در عالم زیست است؛ که تا اندازهی بسیاری متأثر از شناخت بنیادی از پسندیدهترین شیوهی شکل زندگی انسانی است. آگاهی معماران از این مسئولیت که چهگونگی اندیشیدن آنها به زندگی و دریافت از آن، میزان بهرهمندی و لبریزیشان از زندگی و اندازهی گرایش و تمایل آنها به زندگی مطلوب و پسندیده میتواند به گـونهای مستقیم در چهگونگی زندگی کردن و بودنِ دیگران به میانجی اثری که میآفرینند، تأثیرگذار باشد، وظیفهی خطیر دانشکدههای معماری است. امروزه فرض بر آن است که نیّت دانشکدههای معماری بر چنین آموزش و پرورشی استوار است و معماران دانشآموخته این مطلوبترین شکل زندگی را میشناسند و در مقام آموزگار آن را به دانشجویان خود منتقل میکنند و با این روش، هستـی آموزش و آموختن جریان مییابد. پس اکنون میتوان پُرسید که چهگونه چنین امری ممکن میشود؟ چهگونگی هر کنشی در فرآیند انجام آن کار، شکل بیرونی مییابد. هر فرآیند اصیل، راه خود را از میان پرسشی بازمیجوید. معماری تنها موضوع حل مسأله نیست؛ بلکه، در گام نخست یک پرسش است: یافتن آنچه خودِ مسأله بهراستی هست؛ و این شیوهی اندیشیدن است که باید آن را آموخت. این مقاله در دو بخش تدوین شده است: بخش نخست آن که در این شماره از فصلنامهی «هنرسو» میخوانید، دربردارندهی سه گفتار است. گفتار یکم دیباچهای است که در آن به بایستگی و ناگزیریِ پرسش دوباره از روند آموزش کنونی در دانشکدههای معماری پرداخته شده است. گفتار دوم به مشاهدهای از شیوهی آغاز آموزش معماری در کارگاههای طراحی اختصاص دارد و گفتار سوم چیستی پرسش را مد نظر قرار داده است. کلیدواژهها : دریافت و فهم از معماری، نیت از معماری، پرسش از معماری، روند آموزش، بُنمایه.
|