■ عنوان مقاله: بنای رُشتخوار؛ مسجد یا خانقاه؟
■ نویسندگان: مهرداد قیومی بیدهندی، سینا سلطانی ■ انتشاریافته در: نشریهی «نامهی معماری و شهرسازی»، دورهی ۷، شمارهی ۱۳، ۱۳۹۳. ■ چکیده : بسیاری از بناهای ایران در طی روزگاران به سببهای گوناگون از میان رفته یا «نوع» آنها منقرض شده است. خانقاه یکی از این انواع است. از راههای شناخت معماری خانقاه بررسی بناهایی است که بر سر نوع آنها اختلاف است. بنای معروف به «مسجد جامع رشتخوار» در راه زاوه به خواف در زمرۀ این بناهاست. تحقیقهایی که دربارۀ این بنا انجام گرفته متکی بر اصول معماری خانقاه و کاوشهای باستانشناسی نبوده است. این مقاله متکی به یافتههایی تازه دربارۀ معماری خانقاه در خراسان سدۀ پنجم و نیز برخی یافتههای باستانشناختی است. بنای رشتخوار که در بیرون شهر رشتخوار کنونی واقع شده، درون شهر قدیم رشتخوار یا در کرانۀ غربی آن بوده است. کالبد بنا مرکب است از دستگاه ورودی، صحن با حجرههایی گرداگرد آن و یک ایوان و یک گنبدخانه. بنای رشتخوار در حدود سدۀ پنجم ساخته شده است و در دورۀ تیموریان آن را تعمیر کردهاند و کتیبهای به بنا افزودهاند. بنای رشتخوار پیش از ثبت در فهرست آثار ملی خانقاه خوانده میشد؛ اما همواره بر سر نوع آن میان محققان اختلاف بوده است. هیچیک از محققان معیارشان را برای خانقاه خواندن یا نخواندن بنای رشتخوار مشخص نکردهاند. بر اساس تحقیق یاد شده دربارۀ معماری خانقاه، بنای رشتخوار با معماری خانقاه و سلسلهمراتب کالبدی و کارکردی آن انطباق دارد. این انطباق نشان میدهد که به ظن قوی بنای رشتخوار خانقاه است. ■ کلیدواژهها : معماری ایران، خانقاه، خراسان، رشتخوار، دوره اسلامی، .
|