پل های تخته ای از نقطه نظر مهندسی عمران
پل ها ، دارای اهمیت وافری برای زیرساخت های ملی هستند.یک پل ساده را می توان با قرار دادن مقداری تخته بر روی یک شکاف ، ساخت.با عریض تر شدن شکاف ، تخته ها حتی زیر بار وزن یک انسان ، شروع به خم شدن می نمایند.با دراز شدن پل ، امکان شکستن تخته ها نیز وجود دارد.زمانی که یکی از تخته ها که به تیر مشهور است متحمل بار می شود شروع به خم شدن می نماید. قسمت بالای تیر ( تحت فشار ) فشرده شده است و بخش پایینی تیر ( بر اثر کشش ) کشیده شده است.در واقع ، نیروی وارد به تیر از بالا تا پایین به شکل پیوسته ای تغییر می کند.این بدین معناست که قسمت میانی تیر ( از بالا تا به پایین ) ، نه تحت فشار و نه تحت کشش قرار دارد.این نیروها باعث خم شدن تیر می گردند.این نیروی خم کننده را خمش می نامند. اگر یک پل تخته ای دچار شکستگی گردد ، احتمال شکسته شدن قسمت میانی تخته بیشتر است و بقیه قسمت های تخته هیچگونه آسیبی نمی بینند.این امر از آن رو اتفاق می افتد که قسمت میانی تخته در مقایسه با بقیه قسمت ها که به این علت که بدون هیچگونه مقاومتی دارای آزادی چرخش هستند و هیچ خمشی را تحمل نمی کنند ، خمش بیشتری را تحمل می کند.بنابراین خمش یا نیروی پیچنده ، به شکل پیوسته ای از صفر در منتها الیه چپ تا بیشترین مقدارش در قسمت میانی تخته و مجددا تا صفر در منتها الیه سمت راست ، متغیر است.نتیجه اینکه ، اگرچه ساخت پل های تخته ای بسیار ساده است ولی در این پل ها استفاده کارآیی از مصالح نمی شود. یکی از راه های استفاده کارا از تیرهای چوبی ، قرار دادن آنها در لبه ها می باشد.اگر تا به حال در یک اتاق شیروانی تکمیل نشده بوده اید ، ممکن است توجه نموده باشید که تخته های کف اتاق ( و تیرهای عرضی طاق ) ، دارای این پیکره بندی هستند.تیرها به این شدت در جهت عمودی ، دچار خمیدگی نمی گردند.این مساله از خاصیتی بنام خمش سکون ، ناشی می گردد.اصل بنیادی خمش سکون از قرار زیر است.همانگونه که قبلا مشاهده شد ، بیشترین میزان فشار و کشش به ترتیب در منتها الیه بالا و منتها الیه پایین تیر ، رخ می دهند.همچنین دریافتیم که قسمت میانی تیر ( از بالا تا به پایین ) ، کار زیادی انجام نمی دهد.بنابراین ، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که بیشترین میزان مصالح ممکن را در لبه های خارجی و کمترین میزان مصالح ممکن را در قسمت میانی ، صرف نماییم. همانطوری که در طبیعت با آن مواجه هستیم ، افزایش فاصله از مرکز ، سودمندتر از استفاده از مواد بیشتر است ؛ چراکه خمش سکون با مربع این فاصله افزایش می یابد.آشکار است که ، نمی توان تمام مواد را از مرکز تیر زدود ؛ چراکه بالا و پایین تیر باید به یکدیگر متصل باشند.مواد واقع در قسمت میانی تیر ، مانع از لغزش بالا و پایین تیر بر روی یکدیگر می گردد.با این حال ، راه های کارآی دیگری برای متمرکز کردن مواد در قسمت بالا و پایین تیر و ایجاد نوعی از مقاومت در برابر لغزش وجود دارد.نیازی به این نیست که قسمت میانی تیر سخت و پیوسته باشد و می توان آنرا از میله هایی نیز ساخت. این پیکره بندی ، اساس آن چیزی را تشکیل می دهد که از آن به نام پل تخته ای یاد می شود.این پل ها ، قدیمی ترین و متداول ترین نوع پل بوده اند و حتی امروزه نیز پل هایی بر این مبنا ساخته می شوند.یک پل چوبی ، ساختاری است که با استفاده از اتصالات مستقیمی که به مفصل مشهورند ، به یکدیگر متصل می شود.این مفاصل همواره در انتهای اتصالات و نه در قسمت میانی آنها ، قرار دارند.این اتصالات به اندام مشهورند و در مورد مساله شما ، قطعاتی هستند که بر روی آنها حفره هایی ایجاد شده است.مفاصل با پیچ های کوچکی ، جفت شده اند.اگر واژه اندام شما را به یاد گروه می اندازد ، حدس شما درست بوده است.زمانی که باری به یک مفصل اعمال می گردد ، اندام ها این بار را تقسیم خواهند نمود ؛ اگرچه این تقسیم بار برابر نخواهد بود. استان اصفهان با استانهای دهگانه همسایگی دارد، از شمال به استانهای مرکزی و سمنان، از جنوب به استانهای فارس و کهکیلویه و بویراحمد از مشرق با استانهای یزد و خراسان و از مغرب به استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری و لرستان محدود میشود از نظر وسعت، استان اصفهان بعد از استانهای خراسان، کرمان، سیستان و بلوچستان و فارس حائز مقام پنجم است. استان اصفهان از نقطهنظر تقسیمات کشوری پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است به طوری که از سال 1316 که تاریخ قانونی شدن تقسیمات کشوری است، به عنوان استان دهم و از دو شهرستان اصفهان و یزد تشکیل شده بود. در طول این مدت، تغییرات متعددی در تقسیمبندیهای کشوری به وجود آمده است. چنانچه بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان اصفهان در سال 1375 به 18 شهرستان تقسیم شده که شامل 67 شهر و 38 بخش و 117 دهستان است. که تعداد بخشها، دهستانها و شهرهای موجود در هر یک از شهرستانهای استان در سالهای 1372-1375 را مشاهده میکنیم. اکثر ٿعالیتهای انسانها گاز گلخانهای تولید میکند. پس از انقلاب صنعتی و اختراع انواع ماشین آلات صنعتی، انسانها باٿعالیتهای کشاورزی و صنعتی چهره زمین و آب و هوای آن را دگرگون ساختند. با شروع انقلاب صنعتی روش زندگی مردم عوض شد. قبل از آن مقدار گازهای گلخانه ای در جو کم بود، اما با رشد جمعیت و اٿزایش استٿاده از نٿت و زغال سنگ ترکیب گازهای اتمسٿر نیز تغییر کرد. بطوریکه در حال حاضر، غلظت گازهای گلخانه ای از حدود 270 ppm به 367 ppm رسیده است. اکثر انرژیهای لازم برای کارهای روزمره ما به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سوختهای ٿسیلی مثل نٿت و گاز و زغالسنگ بدست میآید.اینهاسوختهایی هستند که سوزاندن آنها گاز گلخانهای آزاد میکند . چون ما برای انجام این کارها به برق و سوخت نیاز داریم ، نیروگاهها زغالسنگ و نٿت را می سوزانند تا برق تولید کنند و پالایشگاهها نیز برای تصٿیه نٿت خام و تولید نٿت و بنزین، سوخت مصرٿ میکنند. سوزاندن نٿت و زغالسنگ هم گاز گلخانهای تولید می کند . سوزاندن بقایای کشاورزی نیز در تولید دی اکسید کربن بی تاثیر نیست وعلاوه بر تشدید پدیده گلخانه ای باعث می شود که کربن موجود در زنجیره های غذایی ، از این زنجیره ها خارج شود ودیگر وارد زنجیره نشود.که خود اثرات سوءی بر محیط و اکوسیستم ها می گذارد. زباله ها ،حیواناتی مثل گاو، گوسٿند و ... ، شالیزارها ، استخراج زغالسنگ اینها همه به اٿزایش متان کمک میکنندوهمچنین اتومبیلها و کارخانههایی هم که مایحتاج روزانه ما را تولید میکنند، مقادیر زیادی از انواع گازهای گلخانهای را به هوا میٿرست. ------------------------------------------------------------------------------------- مقالات دات کام جلال بهرامی ------------------------------------------
|