جلال بهرامی گاهی که گام می زنی یا می آرمی ،

گاهی که آواز می خوانی یا که می خوابی ،

گاهی که رنج می کشی یا به رؤیایی ،

هستی تو ، نور تو ، سایه ی تو ،

تمام از منند ، نازنین من .


پابلو نرود

جلال بهرامی شهر دلم تنها تر از این نمیشود
سوی نگاهت غریب تر از این نمیشود
خانه های دلم همگی در خوابند
گویا که تاریک تر از این نمیشود
چشم هاشان همه بستست به این امید
خوابی روندو نگاه تو صیدشان کند
گویند آن زمان:
که صیاد خوش تر از این نمیشود ؛ دامی حریر تر از این نمیشود
افسوس ، فسانه است این نمیشود
واقع ببین که برعکس میشود
دنیا غریب تر از این نمیشود
نزدیکم است و دور تر از این نمیشود
بر من نگاه نمیکنی ار تو یک نظر
شعرم نگاه کن، ابر دلم را نظر نما
گویا که غمبارتر از این نمیشود.

بسیار سپاس عالی بود.

جلال بهرامی هر چند میشه گفت نامهربون بودن و زود قضاوت کردن اما بنظرم نمونه ی بارزی از نژاد پرستی بود.نژاد پرستی نوع خاصی از تعصبه که بر مبنای استدلال های نادرست به گونه ای غیر قابل انعطاف، شکل می گیره.بجاست کمی از تاریخ بگم که در گذشته آفریقاییها به آمریکا برده می شدن و مجبور بودن تمام عمرشون رو بدون دریافت مزد کار کنن. همه ی منافع متعلق به ارباب بود، درحالی که اونا تنها مقدار ناچیزی از منافعشونو صرف تهیه ی غذا، پوشاک و سرپناه برای برده ها می کردن.و بنظرم تو ذات ما ایرانیها نیس که با غریبه ها اینطور برخورد کنیم چه میشه گفت و چه میشه کرد وقتی ایرانی بودنمونو از یادمون بردن........
بسیار ممنونم از شما آقای ستاری مهر عزیز

جلال بهرامی سپاس جالب بود.بنده هم با نظر آقای صحافی پور موافقم

جلال بهرامی ممنون عالی بود

جلال بهرامی بسیار بسیار عالی مرسی خانم فدایی عزیز

جلال بهرامی ممنون جناب مهیاری بسیار جذاب و زیبا بود

جلال بهرامی ممنون خیلی عالی بود

جلال بهرامی بسیار عالی.تشکر جناب مهندس خلیلی

جلال بهرامی خنده پسر بچه باحالتر بود!کلی خندیدیم بسیار ممنون از شما آقای نجفی مهیاری