تغییر لوگوی گوگل به افتخار دانشمند ایرانی
گوگل دیروز (سهشنبه) به احترام «لطفی علیعسگرزاده»، ناموَر به «لطفیزاده»، ریاضیدان، مهندس برق و رایانه و استاد ایرانی دانشهای رایانهایِ دانشگاه کالیفرنیا و همچنین ابداعکنندهی نظریهی منطق فازی و شاخههای متنوع آن، لوگوی خود را تغییر داد. «لطفی علیعسکرزاده» (Lotfi Aliaskerzadeh) که بعدها با نام «لطفی زاده» مشهور شد، در ۱۴ فوریه ۱۹۲۱ (۲۵ بهمن ۱۲۹۹) در حالی که پدرش، بهعنوان یک روزنامهنگار ایرانی برای مأموریت به شهر بادکوبه در شمال رود ارس رفته بود، بهدنیا آمد. در سال ۱۹۳۱ یعنی ۱۰سالگی، او و خانوادهاش به تهران نقل مکان کردند. او هنگام تحصیل در دبیرستان البرز، با الهام از مربیان استادان آمریکایی، به فکر زندگی در آمریکا افتاد. پس از اخذ مدرک مهندسی برق از دانشگاه تهران، که با توجه به شرایط سال ۱۹۴۱ میلادی در ایران و حملهی کشورهای گونگون، خود کار بزرگی است، او و همسرش ریشههای خود را برداشتند و به فیلادلفیا آمریکا مهاجرت کردند. او خودش دربارهی اصالتش گفته است: «پرسش واقعا این نیست که آیا من آمریکایی، روسی، ایرانی، آذربایجانی یا هر چیز دیگری هستم. من توسط همهی این افراد و فرهنگها شکل گرفتهام و در میان همهی آنها احساس راحتی میکنم.» او سپس در مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT) تحصیل کرد. در ادامه دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا گرفت و از سال ۱۹۵۰ میلادی بهعنوان استادیار آنجا مشغول فعالیت شد. در سال ۱۹۵۹ میلادی (۱۳۳۸ خورشیدی) او به دپارتمان برق دانشگاه کالیفرنیا، برکلی پیوست که او آن را را به رشتهی علوم کامپیوتر هم گسترش داد. در سالهای بعد بسیاری از دانشگاههای دیگر هم از این روش پیروی کردن و تحصیل در رشتهی علوم کامپیوتر را به پردیسهای دانشگاهی سراسر جهان گسترش دادند. با این وجود، بیشترین سهم لطفی زاده در علوم کامپیوتر، در قابل مقالهای به نام «مجموعههای فازی» (Fuzzy Sets) بود. بهطور کلی ریاضیات و رایانهها با چیزها بهصورت دوتایی رفتار میکنند؛ به این معنی که چیزی یا درست (۱) یا نادرست (۰) است. در مقابل، دنیای واقعی بهندرت تا این حد کاملا قطبی شده است و بیشتر چیزها در میانهی حالتهای مطلق قرار دارند. در مقالهی مجموعههای فازی و زمینهی تحقیقاتی بعدی «ریاضیات فازی»، علیعسکرزاده سودمندی شمار نامحدود ارقام اعشاری بین ۰ و ۱ را نشان میدهد. یکی از نمونههای مفید از کاربرد ریاضیات فازی لطفی زاده، سیستم ترمز خودکار در اتومبیل است. در یک سیستم دودویی (باینری) که فقط به درست یا نادرست اشاره دارد، وقتی خودرویی که جلوتر از شماست، نزدیک میشود، ترمزها بلافاصله بهطور کامل اعمال میشوند. اما در یک سیستم فازی، با نزدیکتر شدن خودروی جلویی، که بهطور پیوسته از ایمن (۰) تا ناایمن (۱) درنظر گرفته میشود، ترمزها میتوانند بهطور پیوسته در حالتهای گوناگونی بین فشرده نشده (۰) تا فشار کامل (۱) تنظیم شوند. دربارهی اینکه چرا گوگل امروز را برای بزرگداشت لطفی زاده انتخاب کرده است، باید گفت که مقالهی مهم او برای اولین بار در ۳۰ نوامبر ۱۹۵۹ ارائه (۹ آذر ۱۳۴۳) و در نهایت در سال ۱۹۶۵ منتشر شد. او فعالیتهای خود را در زمینهی آموزش از جمله، تا چندین دهه ازجمله فارغالتحصیل شدن بیش از ۵۰ دانشجوی دکتری ادامه داد. او در سال ۲۰۱۷ در خانهی خود در برکلی کالیفرنیا درگذشت و در باکو، آذربایجان یعنی شهر زادگاهش به خاک سپرده شد. شهری که یک مجسمه هم به یادبود او قرار گرفته و همچنین یک مؤسسهی فناوری به افتخار او نامگذاری شده است. با کلیک بر روی هر تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.لوگوی گوگل برای بزرگداشت استاد لطفیزاده گوگل برای قدردانی از لطفی زاده، اثر هنری خود را با تصویری از خود او آراسته است. در یکی از بخشهای این دودل هم نموداری وجود دارد که بهعنوان نمونهای از مجموعههای فازی است که لطفی زاده بیشتر با آن شناخته میشود. بهطور خاص سه مثلث بزرگتر شامل آبی، زرد و قرمز وجود دارد که با هم همپوشانی دارند تا دو مثلث کوچکتر به رنگهای سبز و نارنجی بسازند. این دو مثلث تصویری عالی از مجموعههای فازی هستند زیرا میتوان پرسید که آیا مساحت مثلث سبز است یا آبی یا خیر؟ و تا حدی پاسخ مثبت است، آبی است. اما این هم به همان اندازه درست است که ناحیه زرد است و ماند بسیاری از چیزهای دیگر در زندگی واقعی، سایههایی در این بین وجود دارد. در توضیحات وبلاگ گوگل دودل همچنین برخی از گفتههای پسر لطفی زاده به اشتراک گذاشته شده و دیدی نو به زندگی و محیط خانهی او ارائه شده است. «نورمن زاده» (Norman Zadeh) پسر او میگوید: «بهترین راه برای توصیف زندگی در خانهی زاده، جدیت بود. او انسانی جدی بود. یک مهمانی برای او یک گروه از دانشگاهیان با IQ بسیار بالا بود که برای شام دور هم جمع میشدند. وقتی به مکالمات آنها گوش میدادم، همیشه تحت تأثیر این موضوع قرار میگرفتم که پدرم چقدر شیوا سخن میگفت و بهنظر میرسید که چقدی عمیق موضوعات را درک میکند. همانطور که پدرم میگوید: درجههای مختلفی از درک وجود دارد. درک او فوقالعاده بود.»
|