تداوم واکنشهای نخنما به حوادث ناشی از گودبرداری
■ پیامدهای گودبرداری در پُرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران هم به تصویر کشیده شده است شامگاه یکشنبه، ۱۹ دیماه، یک ساختمان چهارطبقه در خیابان شهید باهنر ورامین به دلیل گودبرداری غیراصولی ساختمان کناری آن به طور کامل فروریخت و در اثر آن، سه تن: یک زن و دو کودک ۱۲ و ٦ساله جان خود را از دست دادند. این رویداد در ورامین بازتابهای اجتماعی بسیاری داشت و سبب جریحه دار شدن افکار عمومی شد، بهطوریکه مراسم ختم جانباختگان این حادثه با حواشی بسیاری همراه شد و با این که مسئولان محلی در مراسم ختم قربانیان این حادثه شرکت کرده بودند، شهردار این شهر در مراسم حاضر نشد؛ چرا که بسیاری از مردم او را متهم ردیف اول این حادثه دلخراش قلمداد کرده بودند، مطابق یک سنت دیرینه و یک سناریوی قابل پیشبینی واکنش ها در برابر این حادثه به پاسکاری توپ مقصر بین ارکان مربوطه ساخت و ساز شامل شهرداری، نظام مهندسی ، شورای شهر و راه و شهرسازی ورامین منجر شد و مثل همیشه وقوع این اتفاق تلخ باعث نشد کسی به فکر فرو رود یا جامعه مهندسی در اندیشه چاره جویی بیفتد یا دولت ، شهرداری و مجلس اقدامی به عمل آورند.چرا که حوادث ناشی از گودبرداری و مرگ های ناشی از آن متاسفانه به یک موضوع تراژیک نخ نما تبدیل شده است که انتشاراخبار آن نه بازتابی دارد ونه اصلا دلی را به درد می آورد، هرچند که واکنش به حادثه گودبرداری ورامین اندکی از سطح محلی فراتر رفته و در سطح بالاتر رئیس بخش حوادث گودبرداری نظام مهندسی ساختمان استان تهران درمقابل این مساله اظهار ناراحتی کرده است و با یک مصاحبه به واکاوی ابعاد فنی وکارشناسی و ذکر دلیل این رخداد پرداخته و موضع گیری کرده است اما قواره بازتاب این موضوع به همین اندازه ختم شده است. خوشدل براین باوراست که فقدان مجری ذی صلاح متهم ردیف اول این حادثه بوده است و نکته تاسف باراینجاست که حتی مساله مجری ذی صلاح نیز درست مانند حوادث ناشی از گودبرداری به مرور به یک مطالبه نخ نما تبدیل شده است و مهندسان از دست یافتن به این موضوع خسته شده اند و آن طرفتر نیز مسوولان کماکان فارغ از پیگیری این مساله هستند جالب است بدانید که مشابه اجتماعی موضوع گودبرداری، درحوادث اجتماعی، پدیده ناهنجار کودکان کاراست به طوری که این موضوع به حدی نخنما شده است که دبیران سرویس بسیاری از رسانهها از خبرنگاران اجتماعی خود خواهش می کنند که از پرداختن به سوژه کودکان کاربه دلیل نخ نما بودن آن پرهیزکنند! و درحالی این مهم به عنوان یک موضوع نخ نما قلمداد می شود که یک آسیب اجتماعی بسیارجبران ناپذیر با تبعات بسیار است. درمورد حوادث گودبرداری نیز دقیقا این اتفاق افتاده است. نباید فراموش کرد که تبعات گودبرداری های غیراصولی صرفا به تبعات جانی و مالی ختم نمی شود و این مهم تبعات اجتماعی زیادی را به همراه دارد.از سوی دیگر اما همچنان که رسانه های نوشتاری حساسیت خود را نسبت به حوادث گودبرداری از دست میدهند سینما دوربین خود را بر روی این پدیده ناایمن کننده زیستگاه های شهری ایران زوم میکنند. این موضوع در فیلم "فروشنده" که از آن به عنوان یکی از پرفروش ترین فیلم های ایرانی تاریخ سینما یاد میکنند و جوایز بینالمللی ای نیز نصیب خود کرده به خوبی به تصویرکشیده شده است . در این فیلم فرهادی با همان ژانر ساده و زبان همه فهم داستانی را روایت میکند که دراثریک گودبرداری غیراصولی، ساختمان مجتمع کناری آن ترک برمی دارد و کل ساکنان ناگزیربه تخلیه واحدهای خود می شوند. این جابجایی و سکونت موقت اجباری در مکانی دیگر با تبعات اجتماعی بیشماری برای ساکنان آن همراه میشود.اگرچه بر این داستان با خاتمه فیلم نقطه پایانی گذاشته میشود اما در جامعه شهری سلسله ناهنجاری های متعاقب تخریب خانه ها متوقف نمیشود و دو مینوی فرو ریزی ساختمان و فروپاشی خانوار به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که با سیاستی سنجیده و محکم در برابر تکرار آن سدی قرار گیرد.
|