وی همچنین با اشاره به نظر مجلس درباره رکود سخت مسکن تصریح کرده است: دامن زدن به رکود بازار مسکن، اشتباه تاریخی است. سایت تابناک به نقل از پیام ساختمان تحلیلهای این نماینده مجلس را درباره آینده بازار مسکن منتشر کرده است:
آنچه با اجرای قانون هدفمندسازی به وقوع خواهد پیوست، افزایش قیمتهایی است که در بخشهای مختلف خود را نشان میدهد. باید توجه داشته باشیم این افزایش قیمت، بسته به این که دولت چگونه افزایش قیمت حاملهای انرژی و ... را اجرا کند، تغییر میکند. اگر افزایش قیمتها یک باره صورت گیرد، شوک قیمتی به بازار منتقل میگردد. مطابق محاسبات در این صورت 30 تا 40 درصد به قیمت دستمزدها، مصالح و اجزای اینچنینی افزوده میشود، اما این که چنین رویکردی بر افزایش قیمت زمین چه تاثیری خواهد داشت، مبهم است و قابل محاسبه نیست؛ اما اثری که بر قیمت زمین خواهد داشت، ناشی از تورم انتظاری است. تورم انتظاری که بر اثر اجرای هدفمند کردن یارانهها رخ خواهد داد، خود را در قیمت زمین نمایان خواهد کرد و در صنایع پایین دستی ساختمان خود را نشان نمیدهد. اگر هم افزایش قیمتها به صورت تدریجی باشد (شوک تدریجی) آنچه که مجلس خواهان آن است، باز هم حدود 15 درصد افزایش قیمت به همراه خواهد داشت. البته بیشتر قائل به افزایش 10 تا 15 درصدی هستند و میگویند بستگی دارد دولت افزایش قیمت را از کدام کالا آغاز کند؛ یعنی به این بستگی دارد که دولت افزایش قیمت را از بنزین آغاز کند یا از گاز یا فرآوردههای دیگر. بسته به این که دولت کدام رویکرد را انتخاب کند، افزایش قیمتها عددی بین 10 تا 15 درصد خواهد بود، اما معتقدم این عدد که عنوان شده، خوشبینانه است و به این شرط بستگی دارد که فرآیند اقتصادی جهان، در رکود باقی بماند و اگر اقتصاد جهانی از رکود خارج شود و بر اثر کنش و واکنشهای اقتصادی قیمت فولاد، مس و ... افزایش یابد، شوک دیگری از بیرون بر ما تحمیل میشود. به همین دلیل تا رکود اقتصادی هست، باید هدفمند کردن یارانهها را اجرا کرد و در زمانی غیر از آن هیچ دولتی قادر به اجرای این قانون نیست. از نظر ما مجلسیها، مسکن در رکود سختی است که آن را ضرر بزرگی برای جامعه و اقتصاد کشور میدانیم و از هر کسی که سعی میکند به این رکود دامن بزند، بسیار گلهمندیم. دامن زدن به رکود بازار مسکن، اشتباه تاریخی است. اگر میخواهیم اشتغال، گردش مالی، فعالیتهای اقتصادی و ... رونق یابد، ناگزیریم برنامههایی اجرا کنیم که به رونق بخش ساختمان بینجامد. یادمان باشد رونق دادن با افزایش قیمت، دو مقوله جدا از هم هستند.اقتصاددانان معتقدند اگر بخواهیم با رکود، قیمتها را در یک بخش کنترل کنیم، پس از مدتی بحران تورمیایجاد خواهد شد. ممکن است چهار- پنج سالی به این وضع ادامه دهیم، اما یک دفعه متوجه میشویم به دلیل فاصله بسیار زیادی که عرضه و تقاضا پیدا کرده و در اثر همان رکود، عرضه کم و تقاضا زیاد شده است، وارد مرحله «شوک قیمتی» میشویم. شرایط نباید به گونهای رقم بخورد که سازندگان و انبوهسازان به دلیل افزایش قیمت تمام شده، حاضر به کار نباشند. وامهایی که ارائه میشود، به نفع خریداران است و نفعی برای سازنده ندارد؛ زیرا در اختیار خریدار قرار میگیرد. معتقدم تسهیلات قرضالحسنه خوب است ما هم حمایت میکنیم، اما مهمتر از آن، نحوه اجرا و پرداخت است. باید پایههای ساختمانسازی و ساختوساز را تقویت کنیم، عامل فرهنگی هم اهمیت دارد. بسیاری ازمردم بین انبوهسازان و بسازوبفروشها تفاوتی قائل نیستند و در بسیاری از موارد دیده شده آنها را به چشم آدمهای سودجو و منفعتطلب مینگرند. این نگرشها باید اصلاح شود و انبوهسازان به عنوان کسانی که در حال خدمت به مردم هستند، مورد تقدیر قرار گیرند. از منظر فرهنگی نیز باید بین واسطهها و دلالان با انبوهسازان فرق گذاشت و به مردم هم این را تفهیم کرد. باید از انبوهسازان و کلیه کسانی که کارآفرین هستند، حمایت کرد. به اعتقاد من یک روش برای این که تسهیلات ارائه شده از طرف دولت موثر باشد، ارائه تسهیلات اعتباری و اختصاص نقدینگی به انبوهسازان و سازندگان است. در مقابل هم شرط بگذاریم اگر در مقابل این نقدینگی، ساختمان تحویل شد، تسهیلات به صورت قرضالحسنه باشد. پرداخت وام ساخت به مردم اشتباه است در اقتصاد میگویند باید پول خرد را جمع کرد و تبدیل به پول کلان نمود و با آن کار انجام داد. همان کاری که بانکها انجام میدهند. حال اگر این پولها را به صورت خرد به مردم بدهیم و قرار باشد ساختمان بسازند، هزینه گزافی دارد و قیمت ساختمان افزایش مییابد. چنین روشی خطا است، اما اگر همین پول را به صورت کلان به انبوهسازان بدهیم و آنها پول را در پروژههای بزرگ هزینه کنند، هزینه ساخت کاهش مییابد این روش در دنیا جواب داده است و بر همین اساس اقدام میکنند. اگر این تسهیلات قرضالحسنه در اختیار انبوهساز قرار گیرد و ساختمان هنگام تحویل به مشتری همراه با تسهیلات باشد و خریدار اقساط آن را بپردازد، خواهید دید ضمن اینکه قیمت تمام شده مسکن کاهش مییابد، تورم حاصل از نقدینگی هم وجود نخواهد داشت. درباره انتقال از تهران اگر میخواهیم کلانشهرها را نجات دهیم، نباید قیمت مسکن را د ر این شهرها کنترل کنیم. این اشتباه محض دولتها است که در کلانشهرها سرمایهگذاری میکنند. در دنیا مرسوم است که اگر کسی میخواهد دریک کلانشهر زندگی کند، باید خودش جورش را بکشد و هزینههایش را متقبل شود؛ اما اگر بخواهید در یک شهر یا روستای دورتر ساکن شوید، از امتیازات خوبی برخوردار میشوید. هماکنون گفته میشود عدهای از تهران بیرون بروند. معتقدم تا زمانی که برای زندگی در تهران امتیازات میدهید، کسی نمیرود. به نظر من نمیخواهد کسانی را از تهران بیرون بفرستید، فقط کافی است جلوی مهاجرت به تهران را بگیرید. در حال حاضر اشتیاق زیادی برای مهاجرت به تهران وجود دارد. یک عامل اساسی وجود ارزش افزوده بسیار زیاد در این شهر است.
|