مسجدالحرام نیاز به پلهکان دارد چراکه درِ خانه کعبه از سطح زمین حدود ۲ متر و ۲۵ سانتی متر بالاتر است؛ چرایی بالا بودن در خانه کعبه به زمان قریش برمیگردد و زمان قبل از قریش اینگونه نبوده است.
پیامبر اکرم (ص) وقتی در برابر سوال عایشه قرار میگیرد که میگوید اجازه بده و در را باز کنیم و داخل کعبه برویم که پیامبر میفرمایند لازم نیست بروید در حجر اسماعیل نماز بخوانید که مقداری از زمین کعبه داخل حجر است. عایشه میگوید که وقتی سیلاب مسجدالحرام را خراب میکند، قریش برای بازسازی آن در تنگنای مالی شدیدی بودند مقداری از زمین کعبه را کم کردند و کعبه دو در داشت که آن را تبدیل به یک در کردند و یک در را هم از سطح زمین بالاتر آوردند. عایشه سؤال میکند قریش که پول نداشتند یک در را کم کردند چرا یک در را بالاتر آوردند حداقل پایین میگذاشتند که مردم بتوانند به راحتی وارد مسجدالحرام شوند که پیامبر میفرماید «از بس اجداد تو افراد متکبر و باجگیری بودند که اینها برای اینکه افراد بیایند اینجا پلهکانی بیاورند و دری را باز کنند تا افراد را وارد کنند و لذا این کار را انجام دادند.» از عایشه روایت است که اگر نمیترسیدم اعتقادات این مردم تازه مسلمان ضعیف شود و از دین برگردند دستور میدادم مسجد را خراب کنند و از ابتدا کعبه را مانند زمان حضرت ابراهیم (ع) بازسازی میکردم و میساختم. در زمان عبدالله زبیر وقتی که حسین بن نمیر به کعبه حمله کرد و خانه کعبه را آتش زد و دیوارهایش خراب شد، بهانهای شد که کعبه را بازسازی کنند اول علما نظرشان این بود که کعبه همینطوری تعمیر شود اما عبدالله زبیر نظرش بر بازسازی بود. لذا کعبه از ابتدا بازسازی شد و وقتی شروع به بازسازی شد گفت میخواهم همانطور که پیامبر فرمودند براساس روایت آن حضرت عمل کنم که قبل از قریش کعبه به همان اندازه با دو در بوده بنا کنم. البته علما مخالفت کردند و ایشان مقاومت کرد و لذا دیوار کعبه را تا کف برچیدند و کف زمین کعبه را با سرب مذاب محکم کردند وقتی دیوارها را میخواستند بچینند آن قسمتی که رکن عراقی است تا آنجا که رسیدند گفت ادامه دهید میخواهیم سنگ هایی که زمان حضرت ابراهیم (ع) گذشته شده پیدا کنیم. در زمان حفر کردن کف خانه کعبه، به سنگهایی رسیدند که حضرت ابراهیم (ع) کار گذاشته بود و لذا دیوار را به همان اندازه که در روایت پیامبر اکرم (ص) هست ادامه دادند که میفرماید نزدیک شش زراع و نیم از زمین کعبه داخل حجر است، شش زراع و نیم حدود ۳ متر و ۲۵ سانتی متر جلو رفتند که سنگ هم تمام شد پس کعبه را همانجا بنا کردند و دیوار غربی را همینگونه جلو آوردند و کعبه به صورت یازده در دوازده شکیل و زیبا شد. ارتفاع کعبه حدود ۹ متر و ۸۰ سانتی متر بود و وقتی به این ارتفاع رسیدند بناها متوقف شدند که دیگر کار نکنند، عبدالله زبیر گفت ساختمانها از کعبه بلندتر است پس کعبه را بالاتر میآوریم، بنابراین ارتفاع کعبه را تا ۱۴ متر براساس نقل کتب قدیم مانند واقدی رساندند. پس از اینکه حجاج در سال ۷۲ هجری قمری به کعبه حمله کرد دوباره کعبه دست خوش تغییراتی شد برای اینکه نامه نوشت به عبدالملک مروان که کعبه را خراب کردند چه کار کنم که گفت در بازسازی عبدالله زبیر براساس روایت پیامبر تغییراتی داده است و گفتند دوباره مانند زمان قریش بازسازی کنند. از اینرو آن تغییراتی که عبدالله زبیر داده بود مانند اضافه کردن دو در و بالا بردن ارتفاع کعبه را و مردم از یک در وارد و از در دیگر خارج میشدند مانند حجر اسماعیل کنونی صبحها برای مردها و بعدازظهرها برای زنان بود و مردم بسیار راضی بودند جمع کرد و یک در را بست و در دیگر را دو متر و ۲۵ سانتی متر بالا آورد. این پلکان برای آن دری است که حجاج گذاشته است. اما ارتفاع مکه تغییر نکرده همان ۱۴ متر است؛ اما تا بام کعبه حدود ۱۳ متر و ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر است که همان ناودان طلا آنجاست و آب پشت بام از آن به زمین میریزد.
|