به گزارش «آرت نا»، «حسین لرزاده» سال 1285 هـ.ش در تهران بهدنیا آمد. پدر او، استاد محمد لرزاده، از معماران بنام دورة اتابک و همکار حاج حسن صنیعالدیوان بود. استاد حسین لرزاده پس از اتمام دوره دبیرستان به مدرسه کمالالملک رفت و مجسمهسازی آموخت و سپس در محضر درس سید محمدتقی نقاشباشی به تحصیل علم پرداخت. از این مرحوم، کار بر روی 842 مسجد، ساخت صحن ابا عبداله در کربلا، طراحی و ساخت سردر ایرانی برای بانک شاهی واقع در توپخانه، بانک تجارت کنونی، شرکت در ساخت آرامگاه فردوسی در طوس و ... به یادگار مانده است.
مروری مختصر بر شیوههای کار استاد به گفته شاگردان استادلرزاده، چنانچه کارهای معماری وی را در یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگترین ویژگی شان سهل و ممتنع بودن آنهاست. هیچیک از آثار استاد؛ شگفتی آفرین نیست و هیچ انگشتی از مشاهده آثار ایشان به دندان گزیده نمیشود، بلکه به آرامی آنچنان با جان آدمی عجین است و به دل مینشیند که اصلا دیده نمیشود؛ اما با مخاطبان، بده بستان دارد. در واقع این بزرگترین و معمول ترین شیوه کار اوست که آثارش با انسان صمیمی است و نگاهی از بالا، تحقیرآمیز و از سر لطف به آدمی نمیکند؛ آنگونه که این روزها و در این ایام به غایت شیوع یافتهاست. آثار استاد لرزاده با مخاطب خودمانی است، بی آن که در این رهگذر باجی به مخاطب دهد و عوام فریبی کند. این ویژگی، تنها با ارتباط با کلیت آثارش و توجه و تحلیل رخ مینمایاند وگرنه، آنقدر صمیمیت در آنها وجود دارد که اصلا دیده نشود. استاد تقریبا بر همه عوامل معماری ایران مسلط است. در مقاله اعجاز و ایجاز رنگ در معماری مسجد ایرانی که توسط مهناز رئیس زاده شاگردش به دومین کنگره مساجد در کاشان ارائه شد، مقایسه و تحلیلی بر دو کار استاد نخست، مسجد گیتی (سجاد) واقع در خیابان جمهوری نبش فخررازی و شبستان مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان انجام گرفته که با دقت بر روی کارهای وی، راه گشاست. استاد در مسجد گیتی از رنگ بر روی نقوش گره استفادهای به کمال کرده و آن قدر به ظرایف و دقایق نقوش و رنگ آمیزی آن و نیز نورپردازی و ارتباط آنها در حجم و جهت دادن نقوش به سمت قبله پرداختهاست که شاید بتوان ادعا کرد کار را در این مسجد کوچک به کمال رسانده و از عناصر کلیشهای در این باب همچون مناره و گلدسته و حتی گنبد پرهیز کردهاست. در حالی که این پرهیز هیچگاه به چشم نمیآید و چنین ویژگی ای در استاد منحصر بفرد است. حال آن که در شبستان سپهسالار اصولا مقوله رنگ نقشی ندارد. استاد این بار سایه روشن و ترام را با همان ویژگیها و در خدمت حجم و پرسپکتیو و نیز در جهت قبله سامان میدهد. آثار یادبودی لرزاده ویژگی دیگر در کار استاد لرزاده، اگر بی سابقه نباشد، کم سابقهاست. به عنوان مثال سردر دارالفنون که طرح و عمل وی است، آن چنان با ساختمان اصلی پیوند زده شده که اصلا تصور دارالفنون بدون این سردر، بعید مینماید. یا سردر بانک شاهی میدان توپخانه که یک چهار کاسه را در درون خود جای داده و به عنوان ورودی حتی در مقایسه با آنچه که امروزه در چنین مواقعی به کار میبرند، نقشی بی بدیل و در عین حال غیرمتظاهرانه و ناگسستنی با خود بنای اصلی دارد. از بزرگترین و شاخص ترین بنای یادبودی که استاد هم در طراحی و هم در ساخت آن نقش نخست را ایفا کرده، میتوان به مقبره فردوسی اشاره کرد. این مقبره نخست توسط مرحوم آندره گدار پایه ریزی شده و تا پله دوم نیز اجرا گردیده بود؛ اما طرحی که برایش در نظر گرفته شده بود، هرمی چون اهرام مصر بودهاست. این طرح مورد قبول ذکاءالملک فروغی رئیس انجمن آثار ملی، قرار نمیگیرد و قرار میشود که معماری ایرانی با طرحی باستانی آن را تکمیل کند. به این ترتیب طرح آندره گدار به کشورش بازگردانده میشود. استاد لرزاده مأمور طراحی و ساخت مقبره حکیم فردوسی میشود و طی دو سال طرح را اجرا و به اتمام میرساند. این هنرمند ایرانی پس از 98 سال زندگی پر ثمر در سحرگاه 24 شهریور 1383 دار فانی را وداع گفت.
|