گروه مسکن- هماهنگی در دولت برای ایجاد بستر صنعتیسازی مسکن در اواخر سال 87 باعث شد نهادی متمرکز و در عین حال وابسته به وزارت صنایع، مسوولیت مستقیم راهاندازی مجموعهای از کارخانههای تولید قطعات پیشساخته سازههای مسکونی را برعهده بگیرد. این نهاد در مدت کمتر از 6 ماه، توانست قابلیت ساختوسازهای نوین مبتنی بر تکنولوژیهای روز دنیا را در کشور ایجاد کند. در نیمههای سال 88، در حالیکه مسیر برای تغییر فاز ساختمانسازی از حالت سنتی به شیوههای صنعتی اصلا مهیا نبود، تعدادی کارخانه تولید مسکن در کشور آماده بهرهبرداری شد.
پارسال در اوج رکود ساختمانی، نگرانی سرمایهگذارانی که پرچمدار تولید صنعتی مسکن شده بودند ترس از عدم استقبال بازار ساختوساز از تولیداتشان بود، اما حمایت مسوول صنعتیسازی مسکن –شرکت مپسا- از این سرمایهگذاران کار را به جایی رساند که در دولت تصمیم گرفته شد از تولیدات این کارخانهها در طرح مسکنمهر استفاده شود و حتی ضمانت استفاده و خرید محصولات آنها از سوی وزارت مسکن به سرمایهگذاران داده شود. مجموعه این سیاستها در نهایت منجر به عقد قرارداد با بیشاز 20 شرکت در زمستان 88 شد که به موجب متن قرارداد، این شرکتها که بیشتر آنها دارای کارخانجات تولید مصالح نوین ساختمانی بودند، موظف شدند در فاز اول اجرای صنعتیسازی مسکن در کشور، 1100 واحد مسکونی در شهر جدید پرند احداث کنند. در حال حاضر که حدود 4 ماه و نیم از زمان فاز اول اجرای قرارداد میگذرد، بخشی از شهر جدید پرند به شهرک مسکونی در حال ساخت با فناوریهای نوین ساختمانی تبدیل شده است که شیوه متفاوت ساختوساز در این شهرک به خوبی در مقایسه با سایر کارگاههای ساختمانی که در این شهر و سایر نقاط کشور برپا شده است، مشهود و قابل رویت است. تا اینجا، ظاهرا همه چیز در تولد صنعتیسازی مسکن، طبیعی و مناسب جلوه میکند، اما یکسری اتفاقات قابل تامل در این حوزه رخ داده است که لزوم پیگیری مسوولان برای توقف آن را میطلبد. اتفاق اول به «عجله نادرست» در روند ساختوسازهای صنعتی مربوط میشود. برخی تصورشان بر این است که چون در صنعتیسازی، قطعات در کارخانه تولید میشود، سرعت اجرا دست کارفرما است؛ یعنی اینکه میتوان با چرخاندن پیچ تولید به سمت «زیاد» پروژهای که در حالت طبیعی 8 ماهه باید ساخته شود، آن را در مدت زمان 4 ماه تکمیل کرد! متاسفانه این نگاه غلط باعث شده نوعی اصرار بیمورد به مدیران بخش تحمیل شود و بدون هیچ نگاهی به نوپا بودن این صنعت، تنها به سرعت بیاندیشند و کیفیت و توانمند شدن بخش خصوصی برای قبول پروژههای بزرگتر و کسب تجربه را فراموش کنند. اتفاق دوم «سنگاندازی ناخواسته» در مسیر صنعتیسازی مسکن است. در حال حاضر رشته جدیدی تحت عنوان ساخت صنعتی در دو بخش صنعت و مسکن بهوجود آمده که اگر هر کدام از مسوولان و زیرمجموعههای این دو بخش در حوزه اجرا و سیاستگذاری برای تقویت انگیزه سرمایهگذاران در این رشته جدید همت نکنند، امیدی به دوام فعالیت در صنعتیسازی مسکن نمیتوان داشت و بیم آن میرود این صنعت مغفول مانده در کشور بار دیگر قبل از بلوغ کامل از بین برود و نتوانیم آن را آنگونه که شایسته است، بشناسیم. در یک نمونه کاملا عینی، برخی از همین کارخانههایی که مشغول تولید هستند، برای واردات یک دستگاه مخصوص مونتاژ قطعه پیشساخته در محل سازه، ماهها است مشغول رایزنی برای صدور مجوز ورود هستند. اتفاق سوم «پرهیز از تحقیق و توسعه» است. به نظر میرسد با به پایان رسیدن فاز اول اجرای طرح صنعتیسازی مسکن که پایان نیمه اول امسال خواهد بود، لازم است شرکتهای فعال با تجدید نظر در ساختار فنی و مهندسی خود، مسیر اجرای فاز دوم را بهتر و تخصصیتر از گذشته دنبال کنند. در فاز دوم پروژه پایلوت صنعتیسازی در شهر جدید پرند، کارخانجات توانستهاند آمادگی بیشتری برای افزایش کیفیت، کاهش زمان تولید و ساخت بدون افزایش قیمت بهدست آورند و در نهادینهسازی احداث ساختمان به روش صنعتی کمک شایانی نمایند. ایراد شاخصی که به تجربه اول وارد است، «تعداد طبقات کم» در ساختمانها است که بهرهبرداری واقعی از زمین را عملا غیرممکن میسازد. در پروژه 1100 واحدی همه بلوکها در سه طبقه احداث شده است. البته شاید این تعداد طبقه در این پروژه مورد توجه باشد، اما برای توانمندی کارخانجات استفاده از فناوریهای نوین در کلان شهرها به ساخت با طبقات بیشتر مورد نیاز است. این در حالی است که اگر کارخانههای تولید مسکن به فنآوری ساخت صنعتی بلندمرتبه – حداقل 4 یا 5 طبقه- دست پیدا کنند، با توجه به کمبود شدید زمین در برخی از نقاط کشور، امکان عرضه بیشتر واحد مسکونی در بازار مسکن فراهم خواهد شد. اما این توقع منوط به صبور بودن برخی از مدیران است که باید فرصتی اندک به شرکتها داده شود تا برای نحوه تجدید قوا و دستیابی به فنآوریهای مکمل، تحقیقات و برنامهریزیهای لازم را انجام دهند. اتفاق چهارم «اتصال اجباری صنعتیسازی مسکن به مسکنمهر» است که کار را دشوار و پیچیده کرده است. برخی مدیران برای آنکه سریع و با عجله، آمار عملکرد در طرح مسکنمهر را افزایش دهند–هرچند طی ماههای اخیر آمار وضعیت مطلوب را نشان میدهد- فشار غیر متعارفی به مدیران صنعتیساز وارد میکنند. غافل از اینکه صنعتیسازی در آستانه راه قرار دارد و فعلا این امکان وجود ندارد که از همه ظرفیت کارخانهها استفاده شود. به نظر میرسد مسکنمهر فرصت خوبی برای پا گرفتن کارخانههای تولید قطعات پیشساخته فراهم آورده، به شرط آنکه از این فرصت درست استفاده شود و صنعتیسازی با آرامش و تفکر در برنامهریزی با بهترین کیفیت در کشور محقق شود و تمامی جزئیات با تمرین و اجرا در کشور نهادینه گردد.
|