پیشنهاد تعیینتکلیف گودهای رهاشدهی پایتخت
■ وزارت نفت پاسخگوی حادثهی احتمالی گودبرداری ایرانزمین باشد نایبرییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران خواستار تعیینتکلیف گودهای خطرناک و رهاشدهی پایتخت شد و وزارت نفت را مسئول پاسخگویی به حادثهی احتمالی گودبرداریِ پروژهی ایرانزمین دانست. به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، شهریور و مهرماه را باید از منظر شهری، ماه «حوادث گود» های تهران نامگذاری کرد. چرا که از همان ابتدای ماه، با خبری شدن بحث تاثیر گود عظیم پروژه اطلسمال بر کاخ صاحبقرانیه و همچنین طرح دوباره ایمنی گود ایران زمین و در نهایت ارایه آمارها و گزارشهایی در این زمینه، موضوع «گود» های رها شده بار دیگر به سوژه داغ رسانهها و یکی از دغدغههای شهروندان تهرانی بدل شد. اعتماد در گفتگویی با محمد مهدی تندگویان، نایب رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران به تشریح بحث ایمنی ساختمانها و سرنوشت چند پروژه جنجالی در پایتخت پرداخت و نوشت؛ ـ در چند روز گذشته شاهد تصویب مجوز فروش شهر آفتاب و فروشگاههای شهروند به بانک شهر بودیم. اما عدهای از همکاران شما در شورای شهر موافق این واگذاری انحصاری نیستند و معتقدند باید به بخش خصوصی هم اجازه ورود به این معامله داده شود. اولا از نظر شما این واگذاری واقعا لازم است و ثانیا موافق این مساله هستید که این دو مجموعه بزرگ، به شکل انحصاری به بانک شهر واگذار شود؟ البته برای «شهروند»، مناقصه برگزار شده است ولی نه در این دوره بلکه در دورههای قبلی شورا. حتی برای شهروند مشتریانی هم آمده اندکه یکی از آنها مشتری معروف عربی آن بوده که به دلیل مشکلات تملکی این امر محقق نشده است. من در مورد شهروند چندان اطلاعاتی ندارم ولی میتوانم در مورد شهرآفتاب که تخصصم هم هست صحبت کنم. من مطمئن هستم که شهرآفتاب مشتری نخواهد داشت. یعنی نه اینکه سود ده نباشد، نه. بلکه این حرف به این معناست که سود نمایشگاهی مانند شهر آفتاب چندان نیست که کسی بخواهد حدود ١٠ هزار میلیارد آن را بخرد و روی آن سرمایهگذاری کند. الان هرکسی این نمایشگاه را بخرد برای «تکمیل» آن باید ٨ هزار میلیارد تومان دیگر سرمایهگذاری کند. ـ لطفا بیشتر توضیح دهید؟ ببینید؛ نمایشگاه بینالمللی تهران با سابقه ٥٠ ساله و آن همه دم ودستگاه، سالانه حدود ٦٠ – ٧٠ میلیارد تومان بیشتر درآمد ندارد که تازه ٢٠ تا ٢٥ میلیارد از آن هم برای هزینههایش میرود. حالاگیریم شهرآفتاب، رونق بیشتری از آن هم داشته باشد. یعنی بیشتر از دو برابر این مقدار درآمد خواهد داشت؟ خب سرمایهگذار با چه انگیزهای باید ١٠ میلیارد تومان هزینه کند تا آن مجمموعه را بخرد و فازهای بعدی آن را تکمیل کند و منتظر برگشت سرمایهاش باشد؟ یعنی هر طوری که حساب کنید، خواب سرمایه آنقدر بالاست که خرید شهر آفتاب مقرون به صرفه نیست مگر برای بانکها که میتوانند از محلهایی دیگر نقدینگیشان را تامین کنند و به عنوان یک فعالیت پویا آن را حفظ و نگه دارند. ـ با این حساب چطور بانک شهر حاضر شده، چنین پروژهای که توجیه اقتصادی ندارد را بخرد؟ بانک شهر قبول نکرده، واقعیت این است که به نوعی ما این معامله را گردن آن مجموعه گذاشتهایم و مجبورش میکنیم که شهر آفتاب را به جای دیون و طلبش از شهرداری بردارد وگرنه شما میتوانید برای شهر آفتاب مناقصه و مزایده بگذارید. ولی مطمئن باشید که ١٠ بار هم اگر این کار را بکنید و حتی اگر آن رابه شکل بینالمللی برگزار کنید، باز هم مشتری نخواهد داشت. آنجا ٢ هتل دارد که باید احداث شود. یک پایانه دارد که باید احداث شود. حداقل ١٠٠ هکتار فضای سبز دارد که باید ایجاد شود و... تازه به اینها هزینه نگهداری آن را هم اضافه کنید. واقعا کدام عقل سلیمی حاضر است در چنین جایی سرمایهگذاری کند؟ ـ موضوع بعدی که در حوزه کاری شما میگنجد بحث ارتباط حفر گودال عظیم اطلس مال با نشست زمین و در معرض خطر گرفتن کاخ صاحبقرانیه است. از دید شما، حفر این گودال چقدر با خطری که کاخ صاحبقرانیه را تهدید میکند ارتباط دارد؟ فاصله کاخ تا گودال بسیاربیشتراز ٤٠٠ متری است که در مطبوعات ذکر شده است. از سویی نباید از این نکته غافل شد که تهران به طور طبیعی در سال حدود ٣٦ میلیمتر نشست دارد ضمن آنکه در نقاط شمالی شهر، رانش زمین هم به شکلی محسوس وجود دارد. من امکان تاثیر حفر گودال روی کاخ را رد نمیکنم ولی بر این باورم که بحثهای امروز، تا وقتی که یک تیم کارشناسی آنجا مستقر نشود و موضوع را فارغ از تمامی این جار و جنجالها بررسی نکند، غیر کارشناسی است. ما در آنجا علاوه براطلس مال، چند پلاک درشتدانه دیگر هم داریم که آنها هم مجوز ساختوساز گرفتهاند. مثلا اگر درست به خاطرم باشد یک پلاک پایینتر از آن یک مجتمع تجاری در شرف احداث است. اینها اگر نتوانند پارکینگ تامین کنند، واقعا آنجا از لحاظ ترافیکی قفل میشود. یعنی چارهای برای حفر گودال برای تامین پارکینگ نداشتهاند. من به اصالت اینکه اصلا احداث چنین برجی در آنجا درست بوده یا نه کاری ندارم ولی عجالتا نمیتوانم بپذیرم که چنین مجموعههایی در چنین نقاطی بدون پارکینگ احداث شوند. ـ واقعا چرا اینقدر وضعیت گودهای تهران آشفته است؟ ما از لحاظ قانون و مقررات چیزی کم نداریم. مشکل اینجاست که قانون ضمانت اجرایی ندارد. در اجرا شهرداری میرود با مالک توافق میکند و اجرا صورت میگیرد و ما هم عملا هیچکارهایم! در مورد گودالهای تهران هم واقعیت این است که ما جدا با مشکل مواجهیم. مثلا قبل از صدور هرگونه مجوزی، باید درخواست صدور پروانه به کمیسیون ماده ٧، ارسال شود تا این کمیسیون ببیند درخت و فضای سبز دارد یا نه و اگر دارد برای آسیب نرسیدن به آنها مالک تا چه حد و چگونه میتواند ملکش را بسازد. ولی در عمل شهرداری پروانه را صادر میکند، گودبرداری هم انجام میشود، آنوقت تازه پرونده میآید کمیسیون ماده ٧. خب ما باید در مورد چه چیزی در آنجا نظر بدهیم!؟ اصلا خندهدار است. من اگر بخواهم ببینم این زمین باغ و فضای سبز بوده یا نه باید جلوی کار مالک را بگیرم که همین مساله باعث میشود تا گودها مدت زمان زیادی رها شوند و به نقاطی پرخطر تبدیل شوند. مقصر این مساله هم شهرداری است. البته بعضی وقتها هم مالک بعد از گودبرداری، پول برای ادامه کار ندارد یا ترجیح میدهد امروز سرمایهگذاری نکند، در هر صورت من شهروند ضرر آن را میبینم. ـ یعنی نمیتوان از لحاظ قانونی مالک را مکلف به تعیین تکلیف گودالی که حفر کرده، کرد؟ چرا ولی این برعهده قوه قضاییه است؛ تا وقتی که یکی – دو بار قوه قضاییه رای به اجبار مالک به ادامه کار یا تصرف و مصادره زمین ندهد یا حداقل مالک با شهرداری توافق کند تا شهرداری بیاید گودال را برایش پر کند یا مقاومسازی کند و هزینههایش برود در حساب مالک، وضعیت بهبود پیدا نخواهد کرد که البته تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. ـ راستی شما از جمله افرادی بودید که به جد پیگیر ایمنسازی مرکز تجارت جهانی در فردوسی بودید. سرنوشت پروسه ایمنسازی این مجموعه که هماکنون بخشهایی از آن درحال استفاده است، چه شد؟ طبق آخرین اطلاعاتی که دارم و گزارشهای سازمان نظام مهندسی و معاونت شهرسازی، الان در آنجا ٩٥ درصد ایمنسازی انجام شده و به نظر میرسد مالک واقعا دارد وظیفهاش در این زمینه را انجام میدهد. الان دیگر من پاسخگویش نیستم. چون دیگر سازمان نظام مهندسی کشور ایمنسازی را تایید کرده است. در حال حاضر من چارهای ندارم که بروم به سمتی که به مالک اجازه بهرهبرداری بدهم. ـ موضوع دیگری که این روزها بازهم سر زبانها افتاده سرنوشت گود ایران زمین است. چند روز قبل دکتر اقبال شاکری اعلام کرد که وزارت نفت گفته این گود ایمن است. واقعا همینطور است؟ در مورد بحث ایمنی در این که گودبرداری بیش از حد استاندارد و به شکلی غیرمتعارف حفر شده شکی نیست و کسی هم نمیتواند ایمنیاش را تضمین کند. ولی در مورد بحث حقوقیاش، خودم شخصا بچههای وزارت نفت و شهرداری را دعوت کردم اینجا و در مورد املاک زنجانی بحث کردیم. به نظرم در اینجا دوستان وزارت نفت کوتاهی کردند. چون ما اینجا شهرداری را موظف کردیم تا از لحاظ حقوقی و خدمات بهرهبرداری از ملک بالاترین همکاری را با وزارت نفت داشته باشد ولی وزارت نفت مدعی است که املاکی که گرفته پاسخگوی بدهیاش نیست، ورود پیدا نکرده و زمینها همچنان بلاتکلیف باقی مانده است. حالا هم ادعا دارد که ما باید در این زمینها طبق همان مجوزهای قدیمی، ساخت وساز کنیم چرا که قاضی و قوه قضاییه طبق همان مقدار تراکم و... مقدار بدهی را با بابک زنجانی صاف کرده و تصفیه کرده است. ولی ما در حوزه شهری نمیتوانیم اجازه ساختوساز در این املاک با مجوزهای قبلی را بدهیم چون واقعا تخلف هستند. البته فقط گود ایران زمین نیست. ملک خیابان صحرا و تعدادی دیگر ملک هم هستند. ـ چند تا؟ درست یادم نیست. ولی همین قدر به خاطر دارم که در مناطق ١ تا ٣ که ما بررسی کردیم، هر کدام ٢- ٣ ملک در این بحثهای واگذاری به وزارت نفت مطرح بود. یعنی حدود ٧-٨ ملک. ولی خطر پذیرترینش همان ایران زمین است. ـ یعنی اگر حادثهای رخ بدهد، شهرداری باید پاسخگو باشد یا وزارت نفت؟ مسلما وزارت نفت.
|