سند بینالمللی «سندای» باید مدنظر مدیران شهری باشد
یک استاد دانشگاه و کارشناس مدیریت بحران، مدنظر قرار گرفتن موضوع ایمنی و بحران را مهم توصیف کرد و «درک و فهم خطر بلایا» و «حکمرانی مدیریت خطر» و اولویتهای سند بینالمللی «سندای» را از جملهی مواردی دانست که مدیران شهر تهران باید آنها را مدنظر قرار بدهند. عباس استاد تقیزاده در گفتوگو با ایسنا، در مورد اولویتهایی که مدیران جدید شهر تهران در زمینه ایمنی و مدیریت بحران باید مد نظر داشته باشند گفت: من فکر میکنم اولویت اولی که در مدیریت بحران توسط مدیران شهری، پارلمان شهری و شهرداری تهران، باید مد نظر قرار بگیرد؛ مد نظر قرار دادن موضوع مدیریت بحران است. با توجه به ایمنی و بحران، بسیاری از مشکلات حل میشود این استاد دانشگاه اضافه کرد: به نظر میرسد در حال حاضر به موضوع ایمنی و مدیریت بحران به اندازه سایر موضوعات توجه نمیشود. اگر به این موضوع توجه کافی میشد و اولویت داده میشد، قاعدتا بسیاری از مسائل نیز حل میشد. وی اضافه کرد: امیدوارم اهمیت این موضوع برای مدیران شهری مشخص شود تا آنها بدانند این مسئله تا چه اندازه میتواند روی برنامههای دیگر تاثیرگذار باشد. تا زمانی که به این موضوع توجه نشود هیچ اتفاق دیگری نمیافتد و هر اندازه که پول و منابع هم استفاده کنیم، اتفاق خاصی نمیافتد. «درک و فهم خطر بلایا» و «حکمرانی مدیریت خطر» اولویتهای اول و دوم باشد وی با اشاره به "سند بینالمللی سندای" اظهار کرد: سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ با همکاری تمام کشورهای عضو، سندی را صادر کرد که جمهوری اسلامی هم متعهد به اجرای آن است. در این سند، چهار اولویت وجود دارد که اولین اولویت آن، "درک و فهم خطر بلایا" است. در واقع امروزه موضوع، از دانش هم فراتر رفته و فهم خطر مطرح شده است. این اولین باری است که از "فهم خطر" در ادبیات جهانی استفاده میشود. بنابراین آنچه باید در اولویت اول قرار بگیرد، همین موضوعی است که در سند "سندای" مطرح شده است. استاد تقیزاده با اشاره به مسائلی که مورد نظر مسئولان شهری قرار دارد عنوان کرد: در حال حاضر آلودگی هوا، ترافیک و حمل و نقل و آسیبهای اجتماعی در میان اولویتها قرار دارد اما سئوال این است که موضوع کاهش خطر و ایمنی شهر در این دوره مدیریتی در اولویت چندم قرار دارد. تاکید من بر این است که اگر این موضوع حل شود به دنبال آن موضوعات دیگر هم حل خواهد شد. این کارشناس مدیریت بحران با اشاره به اولویت دیگر سند سندای گفت: در این سند "حکمرانی مدیریت خطر" به عنوان اولویت دوم مطرح شده است. یعنی در ساختار، بودجه، برنامهها، هماهنگیها و تمام اقداماتی که قرار است انجام شود و در مورد آنها تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرا شود؛ موضوع خطر باید به صورت کاملا تعریف شده و ساختارمند مد نظر قرار بگیرد. وی افزود: اگر حکمرانی خطر در مدیریت شهری مورد توجه قرار گرفته بود؛ شاید به بسیاری از ساختمانهای بلندمرتبه که در حال حاضر در سطح شهر تهران روی گسل و در پهنههای گسلی، بستر و حریم رودخانه ساخته شدند اساسا مجوز ساخت داده نمیشد. استاد تقیزاده ادامه داد: بسیاری از پروژههای عمرانی که در دوره مدیریت قبل، اجرا شدند در حال حاضر به عنوان یک معضل برای ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران محسوب میشوند. بنابراین مسئله حکمرانی مدیریت خطر دومین مسئلهای است که باید به آن توجه کرد و این توجه باید نمود بیرونی پیدا کند و ما ببینیم که به این موضوع اهمیت داده میشود. در مجموع من فکر میکنم اگر به این دو موضوع اهمیت داده شود، فرایندها اصلاح میشوند و همه چیز درست خواهند. با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر، مرتبط با موضوع در دسترس شما خواهد بود. تمایز مدیریت در بحران با دیگر بخشها این استاد دانشگاه با بیان اینکه مدیریت بحران با مدیریت در بخشهای دیگر تفاوت دارد گفت: در مدیریت بحران بحث فرماندهی مطرح میشود و همین مسئله مدیریت را با سایر بخشها متمایز میکند. در مدیریت بیشتر بر برنامهریزی، طراحی، هماهنگی، پایش و کنترل در اجرای یک برنامه توجه میشود اما وقتی در بحران از فرماندهی صحبت میکنیم، نوع کار متفاوت میشود و به فعالیتهای نظامی شباهت پیدا میکند. در چنین شرایطی لازم است که حتما مدیریت واحد صورت بگیرد. وی با اشاره به اینکه در مدیریت بحران، فرماندهی واحد را در کنار مدیریت یکپارچه مطرح میکنند عنوان کرد: در مدیریت یکپارچه تمام ارگانها باید یکپارچه و هماهنگ فعالیت کنند و با هم هارمونی داشته باشند اما در مدیریت در زمان بحران، موضوع فراتر میرود و کمی کار سختتر میشود. در این جا، به جای یکپارچه بودن، تاکید بر واحد بودن است. یعنی یک نفر باید در راس، تصمیم بگیرد و سایر بخشها این تصمیمات را اجرایی کنند. این مسئله هم در حوزه پیشگیری و هم در حوزه پاسخ مورد نظر قرار میگیرد. بنابراین در این شرایط دوباره باید به موضوع حکمرانی توجه داشته باشیم. استاد تقیزاده در مورد شیوه اجرایی شدن مدیریت واحد گفت: اگر قرار باشد این اتفاق بیفتد، فردی باید این کار را انجام دهد که قدرت تسلط لازم برای انجام چنین کاری را داشته باشد. ضمن اینکه این موضوع را نمیشود به یک معاونت یا اداره کل واگذار کرد و شخص اول مدیریت شهر باید این مسئله را خودش فرماندهی کند و اگر هم جانشینی دارد، او هم باید همان قدرت و تسلط فرد اول را داشته باشد. وی افزود: منظور من از مدیریت شخص اول، تنها شهردار نیست بلکه منظور من فردی است که توانایی فرماندهی در زمینههای مختلفی مانند آب، گاز، سوخت، بهداشت و... را داشته باشد و بتواند تمام این مسائل را مد نظر قرار بدهد. درواقع امروز در شهر، نیازمند مدیری هستیم که در زمان بحران توانایی فرماندهی را داشته باشد. سازمان مدیریت بحران شهر تهران، آتشنشانی، شرکت شهر سالم، ساختار HSE و تمام بخشهایی که به نوعی به این موضوع مرتبط هستند باید به صورت متمرکز در یک قالب فرماندهی شوند. استاد تقیزاده عنوان کرد: ایدهآل من این است که ساختاری که قرار است تمام اینها را مدیریت کند زیر نظر مستقیم خود شهردار باشد و در این صورت کار میتواند موفقیت آمیز باشد. نتیجه عمل کردنهای بخشی همان چیزی است که در حال حاضر مشاهده میکنیم. در زمینه ایجاد ساختار واحد، تجربهها و نمونههای خارجی را هم داریم و در کشورهایی مانند روسیه، ژاپن، ترکیه و حتی در آمریکا به همین صورت عمل میشود. این کارشناس مدیریت بحران در مورد اینکه آیا در میان اعضای شورای شهر و شهرداری اراده لازم برای حرکت به سمت این اولویتها و ضرورت توجه به آنها وجود دارد یا خیر گفت: دکتر نجفی، شهردار تهران در برنامههایش اولویتهایی را گفته است و با توجه به این مسئله، خوشبین هستم اما باید اولویتها مشخص شود. برنامههایی تدوین میشود که روی کاغذ تمام آنها با هم مساوی هستند ولی مهم این است که در زمان اجرا به کدام یک از این برنامهها اولویت داده میشود. باید از بحثهای سختافزاری و نرمافزاری به سوی مغزافزاری حرکت کنیم او با اشاره به ضرورت تغییر نگاه به موضوع مدیریت بحران اظهار کرد: در حوزه مدیریت بحران، کم کم نگاهها در حال تغییر است. این تغییر نگاه باید به سمتی برود که ما از بحثهای سختافزاری و حتی نرمافزاری به سوی بحثهای مغزافزاری برویم. در حال حاضر این تغییر رویهها و رویکردها تنها چیزی است که میتواند به تهران کمک کند. ضرورت توجه به ظرفیتهای بخش خصوصی در بحران استاد تقیزاده با تاکید بر اهمیت تابآوری گفت: ما به ارزیابی خطر و شناخت مخاطرات میپردازیم و برای کاهش آسیبپذیری برنامهریزی میکنیم اما به ظرفیتها و فرصتها توجه نمیکنیم. در شهر تهران فرصتهای بسیار زیادی وجود دارد که اگر برای آنها برنامهریزی کنیم، شاید کمتر نیاز باشد که تجهیزات و امکانات بخریم. نمیگویم به این تجهیزات نیاز نداریم اما معتقدم که در تهران ظرفیتهای بسیار زیادی وجود دارد که اگر از آنها استفاده کنیم قطعا میتوانیم به نتیجه خوبی برسیم. وی با اشاره به بخش خصوصی به عنوان یکی از ظرفیتها اظهار کرد: ما در مدیریت بحران از این بخش خصوصی چه استفادهای میکنیم؟ آیا برنامهای برای استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در مواقع بحران وجود دارد؟ تا جایی که من میدانم چنین برنامهای وجود ندارد. به عنوان مثال در زمینه ماشینآلات در بخش خصوصی ظرفیت فراوانی وجود دارد که میتوانیم از آنها بهره ببریم. در حال حاضر به صورت کامل این امکانات را شناسایی نکردهایم و بانک اطلاعاتی وجود ندارد. این کارشناس مدیریت بحران در خاتمه اضافه کرد: تنها زمانی ممکن است از این ظرفیتها استفاده کنیم که حادثهای مانند پلاسکو رخ دهد و آن زمان باید بگردیم و ببینیم که تجهیزات مورد نیاز را از کجا میتوانیم تامین کنیم. ضمن اینکه در چنین شرایطی و در میانه حادثه باید هماهنگیهای لازم برای استفاده از این ظرفیتها را هم انجام بدهیم. در حالی که زمان بحران، زمان پاسخ است نه بررسی و برنامهریزی. برنامهریزی باید در شرایط عادی انجام بدهیم تا بدانیم در آینده چگونه میتوانیم از فرصتها بهره ببریم.
|