شورای شهر به دنبال بازگرداندن خانه علیزاده به فهرست آثار ملی
معماری پیچیده تپههای الهیه زهراکشوری خانه علیزاده هم معماری شگفتانگیزی از دوره پهلوی دارد هم قصه عجیبی. قصهای که صاحبانش را سردرگم کرده است. یک روز یک نامه در حیاط خانه انداخته میشود مبنی بر اینکه این خانه ثبت ملی است و شما حق هیچ گونه دخل و تصرف در آن را ندارید. مالک که قصد داشته تا به سیاق بیشتر خانههای الهیه، خانه را بکوبد و برج بسازد بعد از مدتی با واقعیت ثبت ملی کنار میآید و با خرج دو میلیارد تومان خانه را برای یک گالری هنری با استانداردهای بینالمللی آماده میکند. درست در میان تلاشها برای آمادهسازی گالری متوجه میشود که خانه از ثبت بیرون آمده و حریم آن در حال بازسازی است. اتفاقی که به نگرانی شورای شهر تهران هم منجر شده تا «احمد حکیمی پور»، رئیس کمیته میراث فرهنگی و بافتهای فرسوده تهران در شورای شهر از رسانهها بخواهد تا اجازه ندهند آخرین شناسههای تاریخی پایتخت قربانی ساخت و سازهای بیرویه شود. مالک خانه هم میخواهد تا مسئولان میراث فرهنگی دوباره خانه علیزاده را به فهرست میراث فرهنگی برگردانند. خانه الهیه به ابتدای الهیه که میرسی دری به رویت باز میشود که هنوز کارگران در آن مشغول مرمت خانهای هستند که قرار است نقش یک گالری ارزشمند را بازی کند. خانهای که وقتی از دل خیابان باریک الهیه به آن نگاه میکنی در نهایت دوطبقه از آن در چشمانت آجر روی آجر بکشاند و خود را نشان بدهد اما وارد ساختمان که میشوی تازه هنر علیزاده به رخت کشیده میشود. خانهای مدرن اما شباهت بینظیری با معماری کهن ایرانی دارد. معماری اسلامی که برای مثال میتوان در کاشان دید. در پیچ و خمهایی که علیزاده به ساختمان داده مسیری تعبیه شده که بدون اینکه کسی متوجه شود فرد میتواند از خانه خارج شود تا به صورت مدرن مفهوم اندرونی و بیرونی ساختمان تعریف شود. چهار سوئیت در یک خانه تنیده شدهاند، کاری که از هر معماری برنمیآید. آن طور که حکیمیپور، رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر پایتخت میگوید: «خانه در سال ۸۴ به عنوان اثر میراث فرهنگی ثبت شده، صاحب آن اقدام برای تغییر کاربری کرده اما متأسفانه در سال ۹۰ اعلام میشود در اثر شکایت یک شاکی خصوصی، این مکان از فهرست میراث فرهنگی خارج شده است.» ثبتی که با پرت کردن نامه به حیاط خانه به صاحب آن اطلاع داده میشود. نکتهای که منوچهر عزیزی وکیل صاحب ملک به روزنامه ایران میگوید. حکیمیپور خانه را نشان میدهد. خانهای که هیچ فضای به هدر رفته ای ندارد. طبقات تو در تو که بدون شک بدون راهنما در آن گم میشوی اما همهاش آنچه در کوچه باریک الهیه در بن چشمانت مینشیند، نیست. آن دو طبقه ظاهری بیرونی، در واقع پنج طبقه است که معمار به گونهای آن را ساخته تا تماشاگر به بهت بنشیند. همین معماری عجیب است که باعث میشود تا سازمان میراث فرهنگی آن را در فهرست میراث ملی به ثبت برساند. خانه علیزاده را همسایه او از فهرست ملی خارج کرد، خروجی که البته باز هم بدون اطلاع صاحبخانه علیزاده اتفاق میافتد. این مسأله را باز هم عزیزی میگوید. علیزاده یکی از بهترین معماران تهران در دوره معاصر است. او خانهای با پیچیدهترین شکل ممکن روی تپههای خیابان الهیه میسازد. خانه تا سال ۸۲ در مالکیت فردی به نام «کوهپَر» بود. کوهپر خود سفارش ساخت چنین خانهای را به علیزاده داده بود. بعد از او، جواد کاشانی ابریشمی، مالک فعلی، خانه را میخرد تا تغییر کاربری بدهد. آن طور که عزیزی وکیل ابریشمی هم میگوید:«مالک مجوز تخریب و دوبارهسازی آن را نیز از شهرداری تهران میگیرد.» اما در سال ۸۴ سازمان میراث فرهنگی نامهای در داخل خانه میاندازد مبنی بر اینکه این خانه به دلیل داشتن ویژگیهای معماری و فرهنگی خاص، دارای ارزش ثبت در فهرست میراث ملی است. ابریشمی پیگیری این موضوع را به منوچهر عزیزی وکیل خود میسپارد و در نهایت خانه به نام معمارش یعنی مهندس علیزاده و به شماره ۱۳۳۸۹ در فهرست میراثملی قرار میگیرد، خبری نمیشود تا سال ۸۷ که وکیل نامهای به رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی مینویسد و خواستار تعیین حریم برای این خانه میشود. چون تنها تعیین حریم میتواند معماری شگفتانگیز علیزاده را از سایه سنگین برجهای سنگی و سربی اطراف خارج کند. اداره میراث فرهنگی هم در همان سال حریم خانه را تعیین و نامه آن را به شهرداری ابلاغ میکند. عزیزی مستندات تعیین حریم را به خبرنگار روزنامه ایران نشان میدهد و میگوید: «بعد از تعیین حریم، طرحهای مختلفی برای تغییر کاربری خانه داده شد از جمله تبدیل آن به رستوران، گالری یا موزه.» او در پیگیریهای خود در خیابان بهشت متوجه میشودکه مالکان خانههای تاریخی اگر خانه خود را تغییر کاربری دهند، از پرداخت مالیات معاف میشوند. در نهایت مالک و وکیل به این نتیجه میرسند که این خانه به رستوران اقوام و ملل تبدیل شود. تصمیم خود را به رئیس وقت میراث فرهنگی تهران میرسانند و موافقت او اعلام میشود اما شهرداری راضی نمیشود. رفت و آمدها و پیگیریهای زیاد، جلسات مختلف و در نهایت حمایت شورای شهر باعث میشود تا شهرداری مجوز تغییر کاربری را در سال ۸۹ صادر کند. شهرداری با این شرط که هیچ دخل و تصرفی در افزایش بنا انجام نشود با تبدیل آن به یک گالری و یک مرکز گردشگری موافقت میکند. مرمت خانه اواخر سال ۹۰ و اوایل ۹۱ آغاز میشود. خانهای که براساس قوانین میراث فرهنگی حریم درجه یک آن باید حداکثر ۵/۷ متر و حریم درجه دو آن ۱۵ متر باشد. براساس همین قوانین بلند مرتبهسازی در حریم مشخص شده غیرقانونی و جرم محسوب میشود. اما وجود دو مالک در حریم غربی خانه علیزاده ماجرا را پیچیدهتر از معماری شگفت انگیز آن میکند. یکی از مالکان غربی شکایت میراث فرهنگی تهران را به دیوان عدالت اداری میبرد. شکایتی مبنی بر این که این خانه ۳۵ سال پیش ساخته شده ولی سازمان میراث فرهنگی آن را به عنوان میراث ملی ثبت کرده است. دلیل شکایت او ساخت و ساز در زمینی بود که از قضا در حریم خانه علیزاده قرار داشت و او را از ساخت برج منع میکرد. حکیمیپور عضو شورای شهر از پشت بام خانه علیزاده دستش را به سمت برجهای آسمانخراش الهیه میکشاند و میگوید از الهیه هیچ چیزی نمانده و همه جا ساخت و ساز است. او خانه علیزاده را یکی از شناسنامههای پایتخت میداند که اگر دست روی دست گذاشته شود، خط میخورد. خانهای که حالا در میان برجها گم شده است. قاجاری یا زندیه اما مشکل از زمانی شروع میشود که دیوان عدالت رأی را به نفع مالک غربی میدهد: «نظر به اینکه به موجب ماده یک قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب سال ۱۳۰۹ و ماده واحده قانون ثبت آثار ملی سال ۱۳۵۲ صرفاً بناهایی که دارای قدمت تاریخی از دوره سلسله زندیه داشته یا دارای اهمیت به لحاظ شئون ملی و تاریخی باشند، به عنوان اثر ملی قابل ثبت هستند و ملک موصوف در دوره پهلوی دوم ساخته شده و ویژگی ملی یا تاریخی برای آن اعلام نشده اسـت، بنابراین خواسته شاکی موجه تشخیص داده شده و حکم به ورود شکایت دایر بر ابطال اقدام طرف شکایت در ثبت پلاک موصوف به عنوان اثر ملی صادر و اعلام میشود.» اما یک نکته دیگر را هم دیوان عدالت اداری نادیده میگیرد. مسألهای که یادآوری میکند که سازمان متولی میراث فرهنگی آن را واجد ارزش بداند صرف نظر از تاریخ پیدایش آن میتوانند در فهرست میراث ملی قرار بگیرند اما اگر این جمله از قانون حذف شود، خواسته به نفع کسانی خواهد شد که نمیخواهند آثار بعد از دوران زندیه به ثبت برسد. از سوی دیگر دیوان عدالت اداری در حالی رأی را به نفع مالک غربی خانه علیزاده میدهد که میراث فرهنگی این خانه را بیتوجه به قدمت آن تنها به خاطر پیچیدگی ساخت آن به نام معمار فاخر آن «مهدی علیزاده» ثبت کرده است. معماری که طراحی بنای شهرداری، ساختمانهای مسکونی کارگری و بنای حمام سربندر، کتابخانه دانشکده کشاورزی کرج، بنای اداری نیروی دریایی در خیابان انقلاب، بنای مرکز آمار ایران در خیابان فاطمی، مجموعه بانکهای صادرات در شهرهای ایران (رشت، ساری، تبریز، اهواز، اصفهان، مشهد و دوبی)، بخشهایی از دانشگاه فردوسی مشهد و مجتمع ورزشی المپیک در دانشگاه مشهد، طرح مسابقه آپارتمانهای شاهگلی، مرکز توریستی بندرعباس (متل)، دانشگاه فارابی در کرج، مجموعه فرهنگی، اقتصادی فولاد مبارکه و مسابقه آپارتمانهای مسکونی تعاونی دانشگاه شهید بهشتی را در پرونده کاری- مهندسی خود دارد. کسی که اعتقاد دارد به حاشیهنشین جهان امروز تبدیل شدهایم و پیکان انتقادهایش را به سمت دانشگاه و دانشگاهیان میبرد. دانشگاهیان و معمارانی که لابد آن ساختمان بلند که درست روبهروی خانه علیزاده در حال قد کشیدن و خراش دادن آسمان است هم جزو دست پخت شان است. خانهای بلند و شیشهای روی یکی از خطوط مرگ در الهیهای که روی گسل زلزله قرار دارد. «امید غنمی»، معاون حقوقی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم که از خواست مالک خانه تاریخی علیزاده برای برگشت این ملک به فهرست میراث ملی سخن به میان میآورد و میگوید: حریم خانههای تاریخی ضوابط خود را دارند، اگر این همسایه در حریم قرار گرفته، میبایست نسبت به ثبت حریم خانه اعتراض کند، نه اینکه دست به ابطال ثبت خانه تاریخی از فهرست میراث ملی بزند چون درباره ابطال یک اثر تاریخی همسایه هیچ دخالتی نمیتواند انجام دهد. به گفته او در حکم دیوان عدالت اداری آمده این خانه فاقد وجهه و شأن ملی است، در حالی که شاید این خانه از دید عوام یک خانه کاملاً معمولی باشد؛ اما معماری به کار رفته در آن منحصر به فرد و بسیار پیچیده است به همین علت باید به عنوان یکی از خانههای تاریخی دوره پهلوی در تهرانحفظ شود. عزیزی وکیل مالک هم یک نکته دیگر را یادآوری میکند: در قوانین آمده اگر مالک خانه به دیوان عدالت اداری شکایت کرد و خواستار حذف ملک از فهرست میراث ملی شد، باید به خواستهاش رسیدگی کرد اما مالک اصلی خانه علیزاده نه تنها با ثبت آن موافق است بلکه تا کنون نزدیک به دو میلیارد تومان برای مرمت آن هزینه کرده است. پس چطور میتوان با شکایت همسایه، بنای تاریخی را حذف کرد؟ سؤالی که البته تا به امروز پاسخ درخوری نیافته است. از سوی دیگر درحالی که مالک خانه علیزاده دومیلیاردتومان صرف مرمت و بهسازی خانه با هدف گالری کرده که همسایه غربی هم در حال گودبرداری زمین برای ساخت برجسازی است. برجی درست در نبش الهیه. لابد میخواهد با آن برج روبهرو که طبقه روی طبقه میگذارد تا در موازات این ملک به آسمان برسد، مسابقه بگذارد تا این سؤال پیش بیاید که با کدام منطق روی خط زلزله در سوت مسابقه ساخت و ساز و بلند مرتبهسازی دمیدهاند؟ همچنین وضع خانه علیزاده با خروج از ثبت ملی در حالی در هاله ابهام فرو رفته که میراث فرهنگی هم به مالک خانه اعلام کرده تنها میتواند ۲۰ میلیون تومان برای مرمت خانه هزینه کند. خارج از محدوده ماجرای مطلع شدن مالک خانه علیزاده از داستان خروج خانه از فهرست آثار ملی هم جالب توجه است. عزیزی میگوید که روزی یکی از دوستانم از شهرداری تماس گرفت و گفت که اداره میراث فرهنگی تهران نامهای در آبان ماه سال ۹۲ به شهرداری منطقه یک نوشته مبنی بر اینکه با توجه به دادنامه دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال ثبت اثر خانه علیزاده از فهرست میراث ملی، حریم مصوب آن لغو شده و ساخت و ساز در ملک مجاور آن بلامانع است. در این میان آنچه بیش از هر چیزی آنها را متعجب کرده، اطلاعرسانی نکردن موضوع توسط دیوان عدالت اداری و میراث فرهنگی تهران است آن هم زمانی که رأی داده و نامه نگاریها انجام شده است. معماری تو در توی خانه علیزاده پای مسعود نصرتی مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان تهران را هم به الهیه میکشاند تا بگوید تمام اتفاقها به علت کوتاهی اداره کل میراث فرهنگی تهران در دوره مدیریت قبلی است که نتوانسته از این خانه دفاع کند به همین علت دیوان عدالت اداری حکم را به نفع همسایه داده است و سازمان میراث فرهنگی نیز با توجه به رأی دادگاه چارهای جز دادن مجوز ساخت و ساز نداشته است. حکیمیپور هم میگوید: «زمانی که شاکی به دیوان عدالت اداری شکایت میکند، نمایندهای از طرف میراث فرهنگی برای دفاع نرفته یا اگر رفته نتوانسته است که موفق شود، این در حالی است که وقتی بنایی ثبت آثار ملی میشود باید برای حفاظت از آن اقدامهای جدی انجام شود.» او از سلطانیفر که از بهشت به عمارت آزادی آمده هم میخواهد به کمک شورای شهر و شهرداری برای سامان دادن به وضع خانه علیزاده بیاید. هرچند خروج خانه ثبتی از فهرست آثار ملی در دولت دهم تنها به خانه علیزاده محدود نمیشود. اما حریم خانه علیزاده درست زمانی به خطر افتاد که کار مرمت و بازسازی خانه برای تبدیل به گالری انجام شده و ۶ ماه تا زمان بهرهبرداری از آن باقی نمانده بود. مرمتی که هم رضایت مهندس علیزاده را در پی داشته و خروجی که به ناراحتی او منجر شده بود. با این وجود همسایه غربی میخواهد با ساخت برجی مانند برجهای دو قلوی الهیه فضای غربی خانه را مسدود کند. عملیاتی که با گودبرداری شروع شده است. گودبرداری که یک دیوار فلزی آن را از خیابان اصلی جدا کرده و تنها از بالای خانه علیزاده میتوان به نظاره آنچه درون آن بوقوع میپیوندد، نشست. نامهنگاریهای مالک به سازمان میراث فرهنگی، شهرداری وشورای شهر همچنان ادامه دارد. هرچند عزیزی اعتقاد دارد که بجز شورای شهر هیچ دستگاه و ارگانی او را حمایت نکرده است. حتی «مهدی حجت» هم به او قول داده بود خانه علیزاده را دوباره به فهرست بیاورد اما با تغییرات مدیریتی برنامهها تغییر کرد. عزیزی وکیل مالک هم میگوید اگر همین الان خانه کوبیده شود و به جای آن برج ساخته شود، چند برابر هزینههایی که شده جبران میشود اما چه کسی جوابگوی تخریب آخرین خانههای باقی مانده از هویت تاریخی و معماری تهران است؟ منبع: سایت معماری نیوز |