www.iiiWe.com » ارجحیتِ شور زندگی بر طراحی کالبد ساختمان

 گزارش ها   
 

 ارجحیتِ شور زندگی بر طراحی کالبد ساختمان

مرجان نعمتی‌مهر، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است که در طراحی هر بنا و ساختمانی، باید شور زندگی بر طراحی ساختمان و کالبد آن ارجحیت داشته باشد. او توجه به عناصر زیست‌محیطی را امری مهم در معماری و طراحی می‌داند و می‌گوید: اگر بخواهیم طراحیِ دوستدار محیط زیست را تعریف کنیم، باید برای آن سه سطح در نظر بگیریم که از پایین هرم به سوی بالا متعالی می‌شود و پرورش می‌یابد ...

تاریخ ارسال: چهارشنبه 26 تیر 1398
ارجحیتِ شور زندگی بر طراحی کالبد ساختمان
■ مرجان نعمتی‌مهر : معماران باید تغییر نگاه را از خود و از طراحی‌هایشان آغاز کنند
■ «معماری عنصری مهم در نزدیکی به طبیعت است»


مرجان نعمتی‌مهر، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است که در طراحی هر بنا و ساختمانی، باید شور زندگی بر طراحی ساختمان و کالبد آن ارجحیت داشته باشد. او توجه به عناصر زیست‌محیطی را امری مهم در معماری و طراحی می‌داند و می‌گوید: اگر بخواهیم طراحیِ دوستدار محیط زیست را تعریف کنیم، باید برای آن سه سطح در نظر بگیریم که از پایین هرم به سوی بالا متعالی می‌شود و پرورش می‌یابد. او در دنباله‌ی سخنانش افزود: نخستین مرحله در این هرم، طراحی با تأثیرات محیطی اندک یا در حقیقت کاهش اثرات منفی ناشی از طراحی، نظیر کاهش زباله، آلودگی‌ها و... در فرایند طراحی است، این سطح بیشتر به مباحث خدمات اکوسیستمی مربوط است. یعنی در این مرحله کار، عملکرد طراح به نحوی است که حداقل اثرات منفی از طراحی او حاصل شود. این معمار تصریح کرد: در مرحله دوم طراحی ارگانیک یا بوم‌ سازگار قرار دارد که بیشتر به دنبال این است که افراد را در ارتباط با طبیعت و ارزش نهادن به این بعد طراحی قرار دهد، یعنی بر حافظه جغرافیایی تأکید دارد. در این رویکرد، علاوه بر اینکه به افراد آموخته می‌شود، به محیط زیست آسیب نرسانند یا اقدامات دارای اثرات منفی کمتر شود (سطح اول)، شرایطی ایجاد می‌شود که جامعه به طبیعت علاقه‌مند شده و نسبت به محیط زیست مسئول بار بیایند.

نعمتی‌مهر، درباره سومین بخش از هرم طراحی مدنظر، بیان کرد: سطح سوم، طراحی محلی- بومی است که بیشتر به دنبال این است که مردم را افزون بر طبیعت، به تاریخ، فرهنگ و سنت نیز حساس کند. یعنی در این رویکرد، علاوه بر عدم صدمه رساندن به طبیعت (سطح اول) ایجاد توجه به طبیعت (سطح دوم) بر تاریخ، سنت و فرهنگ نیز تأکید می‌شود. مدرس دانشگاه شهید بهشتی تهران تصریح کرد: در طراحی زیست‌ دوست، دو سطح انتهایی این هرم یعنی توجه به طبیعت، تاریخ و فرهنگ به‌صورت همزمان که ارتباط افراد با حافظه جغرافیایی (گام دوم) و حافظ تاریخی (گام شوم) را شامل می‌شود، به شکل پررنگ‌تری شکل می‌گیرد و منجر به ایجاد حسی بنام احساس دل‌بستگی به مکان می‌شود. در این روند مکان به لحاظ جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و معنایی جدا از سایر حوزه‌ها برای افراد بازشناسی شده، افراد به آن دل‌بستگی مکانی یافته تا جایی که آن مکان خاص، اکنون بخشی از وجود افراد ساکن در آن می‌شود که از آن هویت می‌گیرند و دوستش دارند.

با کلیک کردنِ این‌جا، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.

نعمتی‌مهر، ادامه داد: ضرب‌المثل معروفی هست که در آن عنوان می‌شود: مرا به خیر تو امیدی نیست؛ شر مرسان. در روندی که به آن اشاره کردم، شر رساندن به طبیعت در صورتی رخ می‌دهد که طراحی و اثرات منفی آن را در این بخش کمرنگ ببینیم اما در سطح سوم که به آن اشاره کردم، طراح علاوه بر عدم صدمه رساندن به طبیعت، دو بال تاریخ و جغرافیا را نیز با خود همراه کرده، جامعه‌ای دوستدار طبیعت، فرهنگ و بوم را شکل می‌دهد، لذا خیری را نیز شامل می‌شود. او با اشاره به اهمیت محیط زیست در کیفیت زندگی اجتماعی، اظهار کرد: ما باید در معماری جدید خودمان به رویکردهای دوم و سوم که اشاره کردم، توجه کنیم یعنی باید روندی را در پیش بگیریم که به واسطه آن مردم دوستدار طبیعت، مکان و بوم خود شوند. در این روند باید مردم به صورت روزانه و در قالب فضایی برای نگهداری گلدان‌ها با طبیعت ارتباط برقرار کنند و یا هر هفته بتوانند به فضاهای سبز در محیط شهر مراجعه کنند و در سفرهای متوالی با این ساختارهای طبیعی ارتباط داشته باشند. در واقع معماری می‌تواند با ایجاد یک تراس یا فضایی برای نگهداری گلدان این ارتباط را بین مخاطب و طبیعت ایجاد کند و به نحوی علاقه‌مندی به این بخش را در جامعه و به خصوص نسل جدید ایجاد کند.

این معمار خاطرنشان کرد: توجه به مباحثی که اشاره کردم، بحثی فرهنگی است که باید در معماری، طراحی شهری و شهرسازی مد نظر قرار گیرد. افزون بر این ما باید فرهنگ و تاریخ را نیز مدنظر قرار دهیم و بر مبنای آن حرکت کنیم، یعنی باید با استفاده از این عناصر، فرهنگ‌سازی درونی انجام شود تا جامعه بداند که به عنوان مثال از نایلون کمتری استفاده کند. نعمتی‌مهر با اشاره به معضلات عرصه آموزش در معماری، گفت: آموزش معماری ما باید امروز، به گونه‌ای باشد که افراد را نسبت به این مباحث حساس کند یعنی روندی را ایجاد کند که چه معماران و چه مردم جامعه نسبت به چنین مباحثی احساس مسئولیت کنند و به دنبال تحقق خواسته‌های خود باشند. او مفهوم زندگی را دارای اولویت پررنگ‌تری نسبت به کالبد ساختمان دانست و افزود: بحث زندگی در ساختمان امر بسیار مهمی است یعنی باید برای معماران زندگی بیش از کالبد ساختمان اهمیت داشته باشد زیرا زندگی در رأس هرم طراحی قرار دارد اما متأسفانه امروزه معماران ما زندگی را نمی‌بینند و صرفاً کالبد و ساختمان را طراحی می‌کنند، در صورتی که یک ساختمان بدون توجه به زندگی، سرشار از مشکلات عدیده است که حتی می‌تواند برای ساکنان و جامعه تأثیر منفی داشته باشد.

این معمار ادامه داد: ما باید در روند معماری ابتدا زندگی، بعد فضا و سپس کالبد را در ساختمان مدنظر قرار دهیم بنابراین مهم‌ترین نکته در آموزش معماران و طراحان این است که آن‌ها ارزش و اهمیت زندگی را درک کنند و این زندگی می‌تواند در سطوح مختلفی چون خانواده، همسایگی و ... معنا پیدا کند. بنابراین معماری موفق است که با مفاهیمی چون: زندگی، فرهنگ و تاریخ آشنا باشد اما متأسفانه ما شاهد هستیم که در دانشگاه‌های امروز به جز تأکید بر ابعاد فنی و نظری در معماری، مباحثی از این دست کمتر مطرح می‌شود. یعنی راجع به این موضوع که یک معمار اساساً طراح فضای زندگی است و صرفاً یک مجسمه‌ساز یا متخصص علوم ساختمانی نیست، تأکیدی نمی‌شود. نعمتی‌مهر تأکید کرد: حضرت مولانا در شعری می‌فرمایند: باده از ما مست شد نی ما از او / قالب از ما هست شد نی ما از او. این نکته بسیار مهم است که ما بدانیم قالب از ما زندگی می‌گیرد و نه ما از آن، در واقع این عدم درک سبب شده که ما در اغلب طراحی‌ها و معماری‌ها شاهد هستیم که ابتدا قالب طراحی می‌شود و درکی از حضور ما و وجود زندگی در آن نیست.

برگرفته از : خبرگزاری «هنرآنلاین»