www.iiiWe.com » مهندسی ایمنی و وضعیت سازه‌های شهری و صنعتی ایران

 گزارش ها   
 

 مهندسی ایمنی و وضعیت سازه‌های شهری و صنعتی ایران

سه آتش‌سوزی‌ گسترده در ۱۰ روز گذشته، نگرانی‌های عمیقی را درباره‌ی ایمنی سازه‌های شهری و صنعتی در ایران پدید آورده است. استاد مهندسی ایمنی و مهندسی فرآیند دانشگاه صنعتی شریف می‌گوید: مدیریت «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» موضوعی حاکمیتی است و یک سازمان ملی باید مدیریت HSE را بر عهده داشته باشد ...

تاریخ ارسال: چهارشنبه 23 تیر 1395
مهندسی ایمنی و وضعیت سازه‌های شهری و صنعتی ایران
■ روایت استاد مهندسی ایمنی دانشگاه شریف از ایمنی در تهران
■ «دعا کنیم آتش‌سوزیِ برج سلمان در پایتخت رخ ندهد»


سه آتش‌سوزی‌ گسترده در ۱۰ روز گذشته، نگرانی‌های عمیقی را درباره‌ی ایمنی سازه‌های شهری و صنعتی در ایران پدید آورده است. استاد مهندسی ایمنی و مهندسی فرآیند دانشگاه صنعتی شریف می‌گوید: مدیریت «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» موضوعی حاکمیتی است و یک سازمان ملی باید مدیریت HSE را بر عهده داشته باشد.

آتش‌سوزی در پتروشیمی بوعلی بندر ماهشهر یا برج بلند بندرانزلی و یا ساختمان سلمان مشهد افتاد، زنگ خطر ایمنی در سازه های عظیم ساخته شده در دو دهه گذشته را به صدا درآورد. علاوه بر اینکه حادثه آتش سوزی در شهران و گودال عظیم بوجود آمده در محل تونل مترو، نگرانی‌های عمده ای برای ایمنی پایتخت به همراه داشت. ضمن اینکه میزان آمادگی نهادهای امدادرسان را هم به چالش کشید.

دکتر داوود رشتچیان، استاد مهندسی ایمنی و مهندسی فرایند دانشگاه صنعتی شریف، تحصیلکرده شیمی در این دانشگاه است که کارشناسی ارشد و دکتری خود در رشته مهندسی فرایند را در انگلستان پشت سر گذاشته. او ۴۰ سال سابقه کار علمی و پژوهشی در زمینه مهندسی ایمنی دارد.

با دکتر رشتچیان درباره ایمنی گفتگو کردیم. او در بخشی از این گفتگو به خبرآنلاین گفت: «من همیشه با بروز حوادثی چون آتش سوزی در برج ها، آرزو می کنم چنین حوادثی در تهران رخ ندهد؛ ما برج ۵۰ طبقه داریم اما تجهیزات لازم برای عملیات در این ارتفاع را برای حوادث نداریم. مدیریت بحران از الزامات مدیریت HSE است.»

این استاد ۶۵ ساله دانشگاه صنعتی شریف که امروز همایش ملی مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در حوزه شهروندی با محوریت اصناف را برگزار می کند، می گوید: «ما در کشورمان با خرده اصناف سر و کار داریم در حالی که در کشورهای توسعه یافته با شرکت های بزرگ و زنجیره ای روبرو هستند. در کشورهای توسعه یافته با رستوران های زنجیره ای مواجهیم در حالی که در ایران با رستوران های تک شعبه ای سر و کار داریم. در یک شرکت زنجیره ای «ناظر»، «عامل» و «کارفرما» متفاوت هستند اما در کشور ما این سه در یک نفر خلاصه شده اند.»

گفتگوی خبرآنلاین با معاون تحصیلات تکمیلی دانشگاه صنعتی شریف و استاد مهندسی ایمنی و مهندسی فرایند این دانشگاه را در ادامه می خوانید:

■ شما از چه زمانی وارد مقوله مهندسی ایمنی و HSE شدید؟

مرکز طراحی فرایند، ایمنی و کاهش ضایعات در سال ۱۳۷۸ در دانشگاه صنعتی شریف با مدیریت خود من تاسیس شد که به (CPSL) معروف شده است. که با هدف آموزش، پژوهش و ارتباط با صنعت در زمینه ایمنی، محیط زیست و بهداشت و به ویژه مهندسی ایمنی فعالیت کرده است. همه این فعالیت ها را نیز به HSEمی شناسیم. تربیت دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا و انجام پروژه های پژوهشی و ارتباط با صنعت از دیگر اهداف این مرکز در دانشگاه صنعتی شریف بوده است. در این ۱۷ سال مشاوره های زیادی در زمینه ایمنی و صنعت ارائه کرده که بیشتر متمرکز در حوزه نفت، گاز و پتروشمی بوده است. در کنار این فعالیت از ۱۰ سال قبل همایش ملی مهندسی ایمنی و مدیریت HSE در کشور به طور منظم هر دو سال یکبار برگزار کردیم. ششمین دوره این همایش نیز دهه دوم اسفند۹۴ برگزار شد. در هر دوره علاوه بر مخاطبانی چون کارشناسان صنایع نفت و گاز و صنایع هسته ای میهمانان بین المللی هم داریم.

■ همایشی که اینک در حال برگزاری است و آن را مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در حوزه شهروندی و با محوریت اصناف نامیده اید، چگونه تولد یافته و چه چشم اندازی را برای ما در این عرصه ترسیم می کند؟

همایش های ما در دانشگاه صنعتی شریف مخاطبان زیادی از جمله شهرداری تهران داشته است. شرکت شهر سالم از زیرمجموعه های شهرداری ادعا دارد که ایده برپایی همایش ملی مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در حوزه شهروندی با محوریت اصناف را از همایش های ملی مهندسی ایمنی و مدیریت HSE دانشگاه صنعتی شریف گرفته است. بنا به گفته مسئولان شرکت شهر سالم آنها از سال گذشته ۸ پروژه با موضوعات مختلف «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» با محور شهروندان تعریف کرده اند و قرار است این ۸ پروژه توسط ۴ دانشگاه که در زمینه «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» فعال هستند در ۴ پهنه از شهر تهران به اجرا درآید. شهرداری تهران در واقع شهر رابه ۴ پهنه با مناطق مختلف تقسیم کرده تا در مدت ۵ سال این ۸ پروژه را اجرا کند. این ۸ پروژه شامل HSE کودکان و نوجوانان، HSE سالمندان و معلولان، HSE اماکن تفریحی ورزشی فرهنگی و مذهبی، HSE حمل و نقل ترافیک ، HSE ساختمان و اماکن عمومی، HSE آسیب های اجتماعی، HSE بیمارستان ها و مراکز دولتی و همین طور HSE واحدهای صنفی است. دو مقوله HSE در واحدهای صنفی و حمل و نقل و ترافیک را دانشگاه صنعتی شریف اجرا می کند. در نهایت شهرداری امیدوار است بعد از اجرای این پروژه ها در یک دوره ۵ ساله شاهد بهبود وضعیت ایمنی، محیط زیست و سلامت در شهر تهران باشیم. از آنجا که شهرداری تهران مسئولیت مستقیمی در این زمینه ندارد اجرای این پروژه می تواند الگویی برای سایر شهرداری ها و شهرهای کشور باشد.

■ شما چطور به HSE نمره می دهید و با چه شاخص هایی آن را ارزیابی می کنید؟ اساسا مبحث HSE چگونه قابل ارزیابی است؟

ما بر مقوله مدیریت HSE تاکید داریم. به این دلیل که «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» هر کدام متولیان و مجریان خاص خود را داراست و هریک نیز فعالیت ها و دستورالعمل های خود را دارند. اما مدیریتی که بتواند این سه را به صورت یکپارچه نگاه کند از نظر ما اهمیت دارد. برای مثال وقتی حادثه چرنوبیل اتفاق افتاد ابتدا از منظر ایمنی در زمان و مکانی محدود تلفات و قربانیانی درپی داشت، در زمان و مکانی بزرگتر موضوع بهداشت و انتشار مواد سمی مطرح شد و سپس در زمان و مکانی وسیع تر موضوع محیط زیست و آلودگی های ناشی از آن مطرح شد. همین مقوله می تواند در مسائل شهری مد نظر باشد و در نتیجه مدیریت HSE در مقولات شهری مطرح باشد. وقتی در شهر حادثه ای اتفاق می افتد، یا حتی برای تمیزکردن و پاکسازی از موادی استفاده می کنند این مواد چه آثار و تبعاتی بر محیط زندگی دارد.

■ با توصیفی که داشتید، مقوله مدیریت HSE از جمله مسائل حاکمیتی است ...

بایستی موضوع حاکمیتی باشد و متولی ملی داشته باشد. همانطور که می بینید مقوله حفاظت از محیط زیست به عالی ترین مقام اجرایی کشور یعنی ریاست جمهوری سپرده شده است.

■ اما همین که سه سرفصل «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» مطرح می شود مشخص است که یک عدم تمرکز درباره آنها وجود دارد. این سه حوزه متولیان مختلفی هم دارند. همین مقوله مدیریت های جزیره ای را موجب شده و بعد می بینیم وقتی ماجرای انفجار شهران رخ می دهد و یک گودال بزرگ زندگی مردم غرب پایتخت را مختل می کند شهرداری می خواهد از زیر بار مسئولیت بگریزد و مسائلی از این دست؟

به نظر می رسد مدیریت HSE باید توسط یک سازمان صورت بگیرد. شهروندان باید خیالشان آسوده باشد که در شهری زندگی می کنند که از نظر بهداشت از نظر ایمنی و از نظر محیط زیست اصول لازم رعایت می شود. اما وقتی سخن از وظایف سازمان حفاظت محیط زیست به میان می آید مشخصا منظور این نیست که این سازمان وظیفه دارد هوای تهران را پاکیزه کند. نه، مسئله این است که این سازمان باید دستورالعمل ها و شاخص هایی را تعیین کند و هریک ازدستگاه های مرتبط آن را به اجرا درآورند تا این پاکیزگی ایجاد شود.

example-image

■ اما الان شما در اولین همایش HSE در حوزه شهروندی با محوریت اصناف عملا سراغ مخاطبانی می روید که به صورت خرد به این موضوع مرتبط هستند نه کلان و در سطح تصمیم گیری. با شهروندان در این زمینه چه چیزی را می خواهید در میان بگذارید؟

بله، بگذارید اول اشاره به نوع فعالیت های خرد درون شهر و زندگی مردم داشته باشم. نگاه کنید ببینید در شهرهای ما چه تعداد آرایشگاه های زنانه فعال است و این آرایشگاه های زنانه تا چه اندازه ازمواد شیمیایی استفاده می کنند. استفاده از این مواد شیمیایی آن هم در مورد شهروندان باید یک دستورالعمل و استانداردی داشته باشد، باید حتما پایش شود. مثال دیگر نانوایی هاست. صنفی که مراجعات بیشماری به آنها صورت می گیرد. چندی قبل به یک نانوایی برخوردم که پارچه ای نصب کرده بود و روی آن نوشته بود در این نانوایی به مسائل بهداشتی توجه می شود؛ خب نخستین پرسش در ذهن من این بود که مگر در بقیه نانوایی ها به مسائل بهداشتی توجه نمی شود.

■ وقتی به حوزه خرد در این موضوع وارد می شویم ناگزیریم به رفتارها و تصمیم های مردم در قبال این سه سرفصل «سلامت»، «ایمنی» و «محیط زیست» اشاره کنیم. مردم ما وقتی می خواهند خانه اجاره کنند یا خانه بخرند به اینکه نقشه آن خانه چگونه است یا پله اضطراری دارد یا نه، سیستم اطفا حریق خودکار دارد یا نه و امثال این موارد توجه ندارند. برای خرید خودرو هم همین گونه است. اصناف هم تابع همین رفتارهای مردم هستند. قرار است در این همایش پیش رو چه موضوع بین مردم مطرح شود؟

ما در کشورمان با خرده اصناف سر و کار داریم در حالی که در کشورهای توسعه یافته با شرکت های بزرگ و زنجیره ای سر و کار داریم. در کشورهای توسعه یافته با رستوران های زنجیره ای مواجهیم در حالی که در ایران با رستوران های تک شعبه ای سر و کار داریم. همین طور سوپرمارکت های زنجیره ای و بزرگ در کشورهای توسعه یافته و در ایران خرده فروشی. همین موضوع را می توانیم به اصناف هم تعمیم بدهیم. در کشورما در چنین فعالیت هایی شما شاهد هستید که «ناظر»، «عامل» و «کارفرما» یکی است. در حالی که در یک شرکت زنجیره ای «ناظر»، «عامل» و «کارفرما» متفاوت هستند. همین سبب می شود که ناظران بیرونی در فعالیت بیشتر باشند. نمی خواهم بگویم در یک شرکت زنجیره ای مولفه های HSE نقض نمی شود، نه منظور این نیست. می خواهم بگویم در شرکت های بزرگ دستکم از طرف دفترمرکزی آن شرکت سیاست های واحدی به زیرمجموعه ها ابلاغ می شود که برای بررسی آنها ناظرانی مراجعه و به ارزیابی می پردازند. برای همین است که می شنویم در یک فروشگاه زنجیره ای یک اسباب بازی به سبب داشتن رنگ نامناسب یا مواد نامناسب از همه فروشگاه ها جمع آوری می شود ولی در ایران چنین مدیریتی نداریم. همین طور در بحث ساخت و ساز؛ من در سایر کشورهای دنیا کمتر دیده ام هرکسی وارد کار ساخت و ساز ساختمان شود. شرکت های بزرگ هستند که ساخت و ساز را انجام می دهند. بنابراین حتما آنها به موارد استاندارد و شاخص های لازم توجه کرده اند. در کشور ما متولیان ملی با توجه به ساختار فرهنگی موجود خرده صنف ها را تشویق می کنند. بایستی به سمتی برویم که کار نظارت جدی گرفته شود. شهرداری یکی از آن متولیان است که می تواند این نظارت را جدی تر کند.

■ شما تا کنون ۶ همایش ملی در زمینه مهندسی ایمنی و مباحث مربوط به HSE برگزارکرده اید و به نهادهای مختلف صنعتی در این عرصه مشاوره داده اید. تا چه اندازه نقطه ضعف ها را از این منظر بررسی کردید؟ اگر بخواهید بگویید اولویت ها در زمینه HSE چیست به کدام موارد اشاره می کنید؟

ما بیشتر تاکید داریم که مدیریت HSE مطرح شود. باید به طور کلان به این سرفصل ها توجه شود. تا کنون مخاطبان ما متخصصان صنعتی و دانشگاهیان بوده اند. در صورتی که تصمیمگیران اصلی در زمینه HSE مدیران ارشد کشوری و صنعتی هستند. برای توجه به مقوله HSE ما نیازمند استفاده از فرمول ۳Mهستیم. یعنی به مولفه شامل نیروی انسانی، مواد و پول نیازمندیم (men/material/money) این مدیریت است که این سه عامل را کنار یکدیگر قرار می دهد. بنابراین موضوع HSE باید بیشتر مورد توجه مدیران قرار گیرد.

■ اما به نظر می رسد ما مدیریت HSE در کشور نداشته باشیم. به ویژه آنکه شاهد هستیم در همین چند هفته اخیر اتفاقات و حوادث تلخی در کشور رخ داده است. از حریق پتروشیمی ماهشهر گرفته تا موضوع حریق برج های سلمان در مشهد و طاووس در بندرانزلی.

بله ما مدیریت HSE به طور فعال در کشور نداریم یا اگر به آن توجه می شود به طور جدی توجه نمی شود. می خواهم این مثال را برای پاسخ به سئوال شما بزنم. ببینید ما به نسبت فعالیت های صنعتی که داریم مدیریت HSE متناسب با آن نداریم. برای مثال ببینید ایران یک چهلم کشته های سوانح جاده ای دنیا را دارد ولی می توان گفت یک چهلم ترافیک دنیا را ندارد. ما کشوری صاحب صنعت هستیم ولی صنعتی نیستیم چرا این عبارت را به کار می برم برای اینکه صنعتی بود با خود فرهنگ صنعت را نیز دارد. تفاوت بین کشور صاحب صنعت و یک کشور صنعتی در فرهنگ آن صنعت و مدیریت آن است. در فرهنگ صنعتی HSE جزو اولویت های اساسی محسوب می شود.

■ خب برای همین است که ما الان شهرهایی داریم که در آن مجوز بلندمرتبه سازی می دهند ولی خودروها و تجهیزات آتش نشانی آن توان ارائه خدمات و عملیات در آن میزان ارتفاع را ندارد. بسیاری از کلانشهرهای ما پلکان بلند آتش نشانی ندارند ولی اجازه بلندمرتبه سازی داده اند. بعد در یک شهر کوچک مثل بندرانزلی شاهد ساخت برج ۲۲ طبقه هستیم در حالی که آتش نشانی متناسب با آن نداریم.

بله من همیشه آرزو می کنم چنین حوادثی رخ ندهد؛ در تهران ما برج ۵۰ طبقه داریم اما تجهیزات لازم برای عملیات در این ارتفاع را برای حوادث نداریم. مدیریت بحران از الزامات مدیریت HSEاست. علاوه بر این در ساخت و سازها باید اصول و استانداردهایی رعایت شود. می خواهم بر نکته ای تاکید کنم؛ ما نمی گوییم حادثه نباید اتفاق بیفتد، در صنایع و فعالیت هایی نظیر نفت و گاز و پتروشیمی به سبب نوع آن فعالیت امکان بروز حادثه وجود دارد. درواقع ذات این فرایندها حادثه خیر است. اما تفاوت یک کشور دارای صنعت و یک کشور صنعتی در نحوه برخورد با حوادث است. برایتان مثال حادثه بوپال هند و انفجار قطار حامل موادشیمیایی در نیشابور را می زنم. در سال ۱۹۸۴ مطابق با سال ۱۳۶۳ شمسی نشت گاز متیل سیانات در " یونیون کارباید ایندیا لیمیتد" در بوپال هند منجر به کشته شدند ۴هزارنفر و معلولیت دستکم ۲۰هزارنفر شد. درباره این حادثه که گفته می شود ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار نفر در آن آسیب دیدند صدها مقاله علمی، کتاب ها، فیلم و نظایر آن تولید شد و درباره آن از ابعاد مختلف ایمنی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و ... درس هایی استخراج شد.

در ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ قطار باری در نزدیکی نیشابور منفجر شد. از آن زمان تا به حال ۱۵ سال سپری شده است. دستکم ۴۰۰ نفر در پی این انفجار جان باختند. اما هنوز با گذشت ۱۵ سال از زمان وقوع این حادثه هنوز مشخص نیست این حادثه در پی چه عاملی به وقوع پیوست، هنوز هیچ کس مسئولیت این حادثه را به عهده نگرفت. هیچ دیتا و اطلاعات یا مثاله ای دراین باره منتشر نشده است. این در حالی است که ما در همه دنیا شاهد وقوع حوادث هستیم. حوادث مختص کشور ما نیست. اما ما از حوادث درس نمی گیریم و در بهبود روش ها فعالیتی صورت نمی دهیم.

■ با این توضیحی که دادید و توصیفی که از نبود فرهنگ صنعتی کردید شما در برپایی همایش ملی مهندسی ایمنی یا همایشی که اینک به عنوان مدیریت HSE در حوزه شهروندی با محوریت اصناف برگزار می کنید می خواهید به چه هدفی برسید؟

ما می خواهیم نقاط ضعف کلانشهر تهران از منظر HSE را هشدار دهیم. ضعف ها را به شهرداری تهران گوشزد می کنیم و به اصناف هشدارها و توصیه های لازم را ارئا می کنیم.

example-image

■ به خرد بودن اصناف و پراکندگی و تعدد اصناف اشاره ای داشتید. در چنین شرایطی تا چه اندازه اصناف با شما همکاری کرده اند در زمینه مدیریت HSE؟

ابتدا اصناف ورود ما و توصیه های HSE را به هنگام بازدید جدی نمی گرفتند. حتی عکس العمل نشان می دادند. اما با توضیحاتی که ما ارائه کردیم کم کم آنها فاصله اشان را با ما کم کردند.

■ ما سالها شاهد آن بودیم که خودرویی در کشور تولید می شد که به سهولت دچار حریق می شد، یا خودرویی که دزدان رکورددار سرقت آن در کمترین زمان ممکن بودند، یا حتی مشکل کمربند ایمنی آن به هنگام بروز حادثه موجب خفگی سرنشین می شد. ولی مردم ما همچنان این خودروها را می خریدند. به عبارت دیگر مقوله HSE از جنس محاسبات مردم نیست. احتمالا مردم مقوله HSE را لوکس می پندارند در حالی که با وضع معیشت و درآمد آنها لحاظ کردن این سرفصل ها سخت است.

بله HSE مقوله ای لوکس است و با هزینه فایده از جنس آنچه از مردم گفتید همخوانی ندارد. بدیهی است کسی که مشکل معیشت دارد به این موضوع فکر نمی کند. اما ما باید جامعه را حساس کرده و آموزش دهیم تا فرهنگ پرداختن به HSE نهادینه شود. یادمان نرفته زمانی حتی مردم به داشتن کمربند ایمنی خودروها حساس نبودند و اصلا کمربند ایمنی استفاده نمی کردند. اما الان کمربند ایمنی در خودرو نباشد برایشان سئوال است. برگزاری همایش هایی ازاین دست به فرهنگ سازی در این زمینه کمک می کند و مشخصا اصحاب رسانه هم می توانند مدیریت HSE رابه مطالبه مردم تبدیل کنند.

■ اگر حتی از معضل معیشت و مشکلات اقتصادی که گریبانگیر مردم است بگذریم ما در جامعه ایران با بیماری دیگری مواجهیم که از آن به جامعه کوتاه مدت یا جامعه کلنگی تعبیر می شود. منافع کوتاه مدت بر منافع بلندمدت ترجیح داده می شود و به نظر می رسد HSE از جنس منافع بلند مدت است. آیا می توان امیدوار بود که مردم به HSE اهمیت بدهند؟

به نکته درستی اشاره کردید. من مقاله ای نوشتم تحت عنوان «مدیریت تغییر و تغییر مدیران» که در آن به وزارتخانه ای اشاره کردم که در مدت زمان ۸ سال تعداد زیادی وزیر تجربه کرد به شکلی که عمر مدیریت هر وزیر حدود یک سال برآورد می شد. وقتی چنین وصفی متوجه مدیریت باشد آن مدیر در یکسال عمر وزارت خود کاری انجام نداده است و عملا فعالیت کوتاه مدت انجام داده است.

■ پس می توان این برداشت را کرد که HSE و مدیریت آن از جنس تصمیم و سرمایه گذاری برای آینده است؟

دقیقا؛ HSE فعالیت کوتاه مدت نیست و سرمایه گذاری برای آینده است. کسی می تواند برای آینده تصمیم بگیرد که به HSEو الزامات آن پایبند باشد. به عبارت دیگر کسی که به تضمین آینده خود می اندیشد به HSE می پردازد. باید توجه داشته باشید که ما نمی توانیم به طور مطلق جلوی حوادث را بگیریم. مثال بارز و ملموس آن هم زلزله خیزی در ژاپن است. در ژاپن احتمال وقوع زلزله را که کاهش نداده اند بلکه ریسک و پیامدهای آن را کاهش داده اند. بنابراین ما با پرداختن به HSE می توانیم ریسک وقوع حوادث را کاهش دهیم. ریسک نیز مجموعه ای است از مخاطره و احتمال وقوع. این موضوع در صنایعی پرمخاطره ای چون نفت و پتروشیمی و گاز ملموس می شود.

برگرفته از : وبگاه خبرآنلاین