یحیی بهمنی در واقع، هم زندگی و هم مرگ، هر دو فرصت‌هایی هستند که اگر زرنگ باشیم، از هرکدام در جای خودش باید بهره ببریم...

ضمنا آرزوی مرگ، در هنگام زندگی آرزویی است که قطعا محقق می‌شود.
اما آرزوی زندگی، پس از مرگ، آرزویی است که هیچگاه محقق نمی‌شود. پس از زندگی خود حداکثر استفاده را ببریم تا بتوانیم مرگ را با آغوشی باز پذیرا باشیم...

یحیی بهمنی جناب احمدنژاد، جالب بود. ممنون.

اما اگر دقت کنیم، می‌بینیم که از آنجا که در مناظره هر کدام از طرفین، محاسن خود و معایب دیگری را برمیشمارد، بسیاری از مواردی که مرگ به عنوان حسن خود بیان کرده، در واقع حسن نیستند (مگر برای افرادی که اعتقادی به دنیای پس از مرگ ندارند.)، بسیاری از مواردی که حسن مرگ ذکر شده، برای اقلیت انسان‌ها حسن به شمار می‌رود واکثریت آن را حسن نمیشمارند؛
(مثلا: مرگ: تو تحمیل ناخواسته ی گریبانگیر بشریتی
من منتخب آنها برای رهایی از تو
یا "من فرصت گرم انتقامم" یا "تو بار سنگین اجباری برای زجر کشیدن" یا ...).

اما اکثر محاسن ذکر شده برای زندگی، در نظر اکثریت بشر، حسن است؛ هم درنظر دینداران ، هم بی‌دینان.

به نظر من مرگ خیلی بهتر از این میتوانست از خود دفاع کند، مثلا بگوید من باز شدن درقفسم برای مؤمنان به خدا و تو قفسی برای ایشان؛ مؤمن بودن و رهایی در قفس درنظر هر انسانی، شیرین است. (اینکه بسیاری، مؤمن نیستند بحث دیگری است)

یحیی بهمنی ای به چشم؛ یه ریشه‌یابی عرض کنم خدمتتون که دیگه چیزی رو زیر رادیکال ما نبرین و ریشه‌ش رو از بنده نخواین:

در واقع لیوان هم سرگذشتی مشابه استکان دارد. در گذشته که هنوز بشر، تمدن کنونی را نداشت، جهت نوشیدن آب از ظروف بزرگتری استفاده میکرد که "وان" نام داشت و ما اکنون در حمام‌ها از نسخه بزرگ شده آن، جهت شستشو استفاده میکنیم! روزی یک ایرانی، یک جهانگرد چینی بنام "لی" را دید که لب رود خم شده و به زحمت در حال نوشیدن آب است. از روی حس نوع‌دوستی، ابتدا نامش را پرسید و سپس صدایش زد و همانطور که به ظرف آبخوری خودش اشاره میکرد، گفت: لی، وان! یعنی جناب لی، بیا و با وان آب بنوش! اما چینی که بسیار از آن ظرف خوشش آمده بود، فکر کرد نام آن ظرف لی،وان است!
آن را به عنوان سوغات به کشور خود برد، کمی رنگ و لعابش داد و از آنجا که چینی‌ها از قدیم در صادرات، تبحر خاصی داشتند، این کالا را با همان نام مورد نظر خودشان، به ایران بازگرداندند!

خوب خانم بنایی حالا نوبت شماست. چرا "پارچ"؟

یحیی بهمنی ممنون خانم سرلک؛ بسیار جالب بود.
حتما این عکس‌ها رو به مهد بچه‌م نشون خواهم داد. هرچند پرزحمت، اما ایده بسیار زیبایی است.

یحیی بهمنی ممنون خانم بنایی. جالب بود!

حالا بگید چرا "لیوان"؟؟

یحیی بهمنی سلام و تشکر؛
اما یه تناقض برام پیش اومد، لطفا حلش کنید:
اگر "ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند"، خوب چرا هردوشون بی حرکت نمودند؟!!

یحیی بهمنی جناب ناظمی گل؛

منظور بنده گروه دوم بود. تازه، چرا میگید تو ایران نداریم؟ حداقل یکیش (خودتون) هست؛ دومیش هم که تازه به دنیا اومده!

ضمنا عکس آرتین خوشگلتون رو هم دیدم؛ خیلی نازه؛ سفید و تپل مپل. خدا بهتون ببخشتش.
ایندفعه با احساس بیشتری عرض میکنم: مبارک باشه.

یحیی بهمنی نگاهی دیگر:

دعا و تلاش و طلب کمال

کلاغ و عقاب هر دو زشت آفریده شدند.
کلاغ به همان مرتبت خود قانع شد، ولی عقاب از خدا درخواست کرد که به او قدرت اوج گرفتن را عنایت فرماید.
اکنون عقاب در اوج آسمان‌هاست و کلاغ روی زمین و درختان زندگانی به سر میکند!

یحیی بهمنی هیکلش با عقلش تناسب نداشت!

یحیی بهمنی مهندس جون، به نظر من هم یک انسان برای اینکه یک انسان خوب باشد باید همیشه کارهای خوب بکند!