www.iiiWe.com » دیدگاه

 دیدگاه   
 
آهنگ تازه و زیبای عشق پاییزی از تامس برگرسن 19:57 سه شنبه 2 تیر 1394
0
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا

«جیمز هورنر»، آهنگ‌ساز برجسته‌ی سینمای جهان که موسیقی چندین فیلم برنده‌ی اسکار همچون «تایتانیک» را ساخته بود، چند ساعت پیش با هواپیمای شخصی خود در کالیفرنیای جنوبی سقوط کرد و در سن 61سالگی دیده از این جهان فروبست.

یادش گرامی ...

خبر کامل : «جیمز هورنر» ، آهنگ‌ساز برجسته درگذشت

 james-horner

دوست‌دارانِ موزیک فیلم «تایتانیک»، می‌توانند در نشانی زیر، بیست قطعه از موسیقی‌های بخش‌های گوناگونِ این فیلم را دریافت کنند؛ کلام ترانه‌ی اصلی این فیلم نیز به‌صورت نوشتاری در همین نشانی در دست‌رس است:

http://mp3li.net/en/JamesHorner


موزه لوور حافظ میراث ایرانیان 03:35 سه شنبه 2 تیر 1394
0
 گروه رسانه‌ای دیرین
گروه رسانه‌ای دیرین

پریروز (یکشنبه، 31 خرداد 1394) بخش عکس خبرگزاری ایسنا، گزارشی تصویری از موزه‌ی لوور منتشر کرد که عکس‌های آن را رضا رقیمی گرفته است. این گشت و گذار مجازی را از دست ندهید :


گزارش تصویری از موزه‌ی لوور پاریس

لووز
کارهایی که هرگز نباید در حق خودتان انجام دهید 15:43 دوشنبه 1 تیر 1394
1
 زینب باران
زینب باران سپاس و درود فراوان از توجه ارزشمند دوستان.
**
حضرت علی ع :
سه چیز را بااحتیاط بردار:
قدم،قلم،قسم.
سه چیز را پاک نگهدار:
لباس،جسم،خیال.
ازسه چیز کار بگیر:
عقل،همت،صبر.
ازسه چیز دوری کن:
افسوس،فریاد،نفرین کردن.
سه چیز راآلوده نکن:
قلب،زبان،چشم.
وسه چیز را هیچگاه فراموش
نکن:
خدا،مرگ،دوست خوبقلب،زبان،چشم.
وسه چیز را هیچگاه فراموش
نکن:
خدا،مرگ،دوست خوب.

با بهترین لپ‌تاپ‌های سال 2015 آشنا شوید! 15:36 دوشنبه 1 تیر 1394
0
 زینب باران
زینب باران یس :) نه آپدیت میخواد.. نه چکاپ سخت افزاری.. همواره شکرگذار ایزد یکتا هستم.
تازه غرغرو هم نیست،بدجوری منو میشناسه بیشتر اوقات دست دوستان اوقات تلخی میکنه بعد خودمو میبینه خوب میشه اصن یه اوضاعیه حسرت برانگیزناک برای دیگران :) 
کنفرانس آیبریج در برلین (1) 14:51 دوشنبه 1 تیر 1394
0
 م افتخاری
م افتخاری خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره
خونه مادربزرگه شادی و غسه داره
خونه مادربزرگه حرفای تازه داره
خونه مادربزرگه گیاه و سبزه داره

کنار خونه ما
همیشه سبزه‌زاره
دشتاش پر از بوی گل
اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه، شادی میاد میمونه
خوشبختی از رو دیوار سر میکشه تو خونه

...
یادش به خیر خونه مادربزرگه
و خود مادربزرگه
با بهترین لپ‌تاپ‌های سال 2015 آشنا شوید! 10:27 دوشنبه 1 تیر 1394
1
 فواد فضیله
فواد فضیله سلام، مگه لپ تاپ با چشمداشت هم داریم؟ D:
«او اصفهانِ من است ...» ؛ نوشته‌ای از علی خدایی درباره‌ی... 17:00 یکشنبه 31 خرداد 1394
2
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
در این چهار ماهی که از پر کشیدنِ زنده‌یاد زاون قوکاسیان می‌گذرد، چندین بار به این اندیشیده‌ام که اگر کسی از دوستان یا بستگانِ زاون از روی نیک‌خواهی به او می‌گفت:

ـ «زاون، خسته به نظر میای. به نظر من، بی‌خیالِ سینما و ادبیات بشو، و به‌جای فرسوده کردنِ جون و ذهنت برو سر یه کار مرتبط با رشته‌ت (شیمی)، مثلن یه کارخونه‌ی رنگ یا یه تولیدکننده‌ی فرآورده‌های شوینده ...»،

آنگاه زاونِ مهربان‌مان به او چه پاسخی می‌داد؟

یا اگر زاون این سفارش دوستانه و نیک‌خواهانه را می‌پذیرفت، چه کسی می‌خواست پاسخ‌گوی آن بخش تهی‌مانده‌ی فرهنگِ ایران‌زمین باشد که زنده‌یاد زاون با مایه گذاشتن از خودش آن را پُر کرد؟



و خوش دارم این‌گونه بیندیشم که زاون در پاسخ به چنین توصیه‌ی دوستانه‌ای، با آن لبخند زیبا و واگیردارش گفته:

ـ شما لطف داری عزیز؛ ولی ما اگه از سر بریده می‌ترسیدیم، در محفل عاشقا نمی‌رقصیدیم...»

کسی چه می‌داند!؟ شاید این گفت‌وگو میان زاون و یک یا چند تن از دوستان و بستگانش، واقعاً هم اتفاق افتاده باشد ...



 ـ «مرگ چنین خواجه نه کاری‌ست خُرد...»  (یادی از زنده‌یاد زاون قوکاسیان به‌عنوان سردبیر و روزنامه‌نگار)

ـ کار راستین ...  (سُروده‌ای از «لوسین زل» با برگردان پرویز دوایی)


«مرگ چنین خواجه نه کاری‌ست خُرد ...» 16:59 یکشنبه 31 خرداد 1394
0
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
در این چهار ماهی که از پر کشیدنِ زنده‌یاد زاون قوکاسیان می‌گذرد، چندین بار به این اندیشیده‌ام که اگر کسی از دوستان یا بستگانِ زاون از روی نیک‌خواهی به او می‌گفت:

ـ «زاون، خسته به نظر میای. به نظر من، بی‌خیالِ سینما و ادبیات بشو، و به‌جای فرسوده کردنِ جون و ذهنت برو سر یه کار مرتبط با رشته‌ت (شیمی)، مثلن یه کارخونه‌ی رنگ یا یه تولیدکننده‌ی فرآورده‌های شوینده ...»،

آنگاه زاونِ مهربان‌مان به او چه پاسخی می‌داد؟

یا اگر زاون این سفارش دوستانه و نیک‌خواهانه را می‌پذیرفت، چه کسی می‌خواست پاسخ‌گوی آن بخش تهی‌مانده‌ی فرهنگِ ایران‌زمین باشد که زنده‌یاد زاون با مایه گذاشتن از خودش آن را پُر کرد؟

و خوش دارم این‌گونه بیندیشم که زاون در پاسخ به چنین توصیه‌ی دوستانه‌ای، با آن لبخند زیبا و واگیردارش گفته:

ـ شما لطف داری عزیز؛ ولی ما اگه از سر بریده می‌ترسیدیم، در محفل عاشقا نمی‌رقصیدیم...»

کسی چه می‌داند!؟ شاید این گفت‌وگو میان زاون و یک یا چند تن از دوستان و بستگانش، واقعاً هم اتفاق افتاده باشد ...



 ـ «او اصفهانِ من است ...» (نوشته‌ای از علی خدایی درباره‌ی زاون قوکاسیان)

ـ کار راستین ...  (سُروده‌ای از «لوسین زل» با برگردان پرویز دوایی)