www.iiiWe.com » دیدگاه

 دیدگاه   
 
مدیریت بحران در تهران! 13:32 پنجشنبه 31 فروردین 1391
1
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
آسمانِ صاف و آرام نعمت بزرگی‌ست؛
اما همین تیره و ناآرام شدنِ آسمان است که باران را می‌سازد.
طنز کوتاه 19:37 چهارشنبه 30 فروردین 1391
0
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
تا حالا به این نکته دقت کردین که هر وقت می‌خوای از دست یه همکار یا فامیل بزرگ‌تری که تا می‌بیندت میگه «تو هنوز مجردی مهندس!؟» در بری و قایم بشی، یهویی صاف با طرف سینه تو سینه و چهره تو چهره میشی؟
ده نکته برای تو 19:07 چهارشنبه 30 فروردین 1391
0
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
«بلبلی خونِ دلی خورد، گلی حاصل کرد ...»

(حـافظ شیراز)
مقیاسی از کهکشان 02:49 چهارشنبه 30 فروردین 1391
3
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
دوست ارجمند، آقا یا خانم «ویراستار پارسی»،
با سپاس از شما،
ناگزیرم یادآوری کنم که در تذکر به‌جایتان، ناخواسته و از روی سهو، دچار همان لغزشی شده‌اید که قصد اصلاحش را داشته‌اید: «شکرگزار» را با «ذ» درج فرموده‌اید.

این هم مدخل مربوط به این واژه :


ـ گزاردن :
(مصدر) ( گزارد ، خواهد گزارد ، بگزار ، گزارنده ، گزارا ، گزارده ، گزارش ، گزار ، گزاره )

1ـ انجام دادن، به‌جا آوردن : که مر ترا شغلی پیش آید، هرچند ترا کفایت گزاردن آن باشد، مستبد رای خویش مباش.

2ـ پرداختن، تأدیه کردن ( وام، مالیات و غیره ) : آن مرد در تذکره نگاه کرد و در آن‌جا نوشته بود که هزار درم وام دارم. پس آن مرد وام او بگزارد.

3ـ رسانیدن، تبلیغ کردن ( پیغام، پیغمبری و غیره ) : رسول پیغام‌ها گزارد و بهرام جواب این‌قدر داد که ملک حق و میراث من است.

4ـ بیان کردن، اظهار کردن : سخن گزاردن، پاسخ گزاردن.

5ـ شرح دادن، تفسیر کردن.

6ـ ترجمه کردن.

7ـ صرف کردن، خرج کردن : بدترین مال آن است که از حرام جمع ‌آوری و به آثام بگزاری.

8ـ طرح و نقاشی کردن.



در ترکیب‌ها :
ـ گزاردن حق: جزا دادن ؛ حق چیزی را ادا کردن : اگر گفتم دعای می‌فروشان چه باشد؛ حق نعمت می‌گزارم. (حافظ)

ـ گزاردن خواب: تعبیر کردن خواب.

ـ گزاردن شغل: به‌جا آوردن شغل و کار.

ـ گزاردن فریضه: نماز گزاردن، نماز خواندن : گفت به یک تیمم بیش از یک فریضه گزاردن رواست.

ـ گزاردن مال: پرداختن مال : قرار رفته بود که روز دیگر این مال بگزارد ... .

ـ گزاردن وام : ادای دین کردن.

ـ سپاس گزاردن: شکر کردن، شاکر بودن.

ـ گله گزاردن: شکایت و گله کردن.

ـ شکر گزاردن: سپاس و حمد به‌جای آوردن.

ـ حج گزاردن: حج کردن، به حج رفتن.

ـ کار گزاردن: کار را به انجام رسانیدن (با «کار گذاردن» و «کار گذاشتن» به معنی نصب و قرار دادن اشتباه نشود).

ـ پاسخ گزاردن: پاسخ دادن، جواب دادن.

ـ پیام یا پیغام گزاردن: پیام آوردن، پیام بردن، پیغام رسانیدن، ادای رسالت کردن :
که را مجال سخن گفتن است به حضرت او / مگر نسیم صبا کاین پیام بگزارد. (غزلیات سعدی)
بوریحان، نرم‌افزار روش تحقیق کتابخانه‌ای 02:15 چهارشنبه 30 فروردین 1391
2
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
«عمرتان باد و مـراد، ای ساقیان بزم جم ...»


درود و سپاس و شادباش.
مدیریت بحران در تهران! 15:39 سه شنبه 29 فروردین 1391
5
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
برگی دیگر از کتاب قطـور «سرزمین عجایب» ...
زمینی که هرگز ندیده اید/ بهترین تصاویر زمین از ایستگاه فضایی... 15:27 سه شنبه 29 فروردین 1391
1
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
بسیار زیبا، تماشایی و نوآورانه!
سپاس به خاطر نقل این مطلب و مجموعه ی تصاویر همراهش.
الگوی دانشکده های واحد علوم و تحقیقات (اقلیم گرم و مرطوب)... 19:06 یکشنبه 27 فروردین 1391
2
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
پیداست که همچون همیشه با دقت و وسواس و باریک‌بینی این روزنوشت را برگزیده و فرستاده‌اید.
سپاسگزارم.
بررسی سه مدل فرآیند طراحی مهندسی در بسترِ یک موردکاوی 04:20 سه شنبه 29 فروردین 1391
0
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
با سپاس از دوستان؛
جناب حمزه‌زاده، شما لطف دارید. تعصبی که البته در کار نیست. شاید بتوان آن را «علاقه‌ی پی‌گیرانه» نامید.
پاسخ این پرسش‌تان و نکاتی درباره‌ی ارتباط و تعامل میان رشته‌ی تحصیلی من با علایقی همچون فضا، نجوم، دورسنجی، ژئومتری، ژئودزی و عکاسی را احتمالاً در حدیث نفسی که پیش‌تر در بخش دیدگاه‌های یکی از روزنوشت‌ها (با نام «راه شیری، نور شمالگان و شفق قطبی در یک نما») نوشته‌ام و در نشانی زیر در دسترس است، می‌توانید بیابید:


http://filaa.iiiwe.com/wilkyway_indicator_light_arctic_and_urora


پاینده باشید.